ماهی ها
پسر کویر... پسر دریا... پسر ماهی ها... دعواییست خلاصه!
غذا دادن به ماهی ها, زیر آب و در عمیق دریا... می دانم که فقط از خودم برمی آید...
فرمول دارد البته... ظرف دو ساعت کار با اشنوکر (اسنورکلر) را یاد می گیرم, یک نیم ساعتی هم وقت برای فکر کردن و تمام... چندتا کیک می خرم و می زنم به دریا... آقای ناجی از آن ته با بلندگو داد می زند: "شناگر محترم لطفا از محدوده خارج نشید. برگردید". پیش خودم حرف پسرانه ای! تحویلش می دهم و به راهم ادامه.
وقتش می رسد.
کم کم با بازشدن کیک ها دورم حسابی شلوغ می شود. ماهی ها؛ انگاری که یک عالمه مداد رنگی دور آدم شروع کنند به وول زدن, مثل عروسی لات ها می ریزند وسط.
از ته دل حضرت دوست را شکر می کنم که می توانم این لحظه های ناب را تماشا کنم.
ماهی ها دور من جمع شده اند و دارند غذا می خورند. یکی, دو سه تاشان هم می خورند به عینکم. چیزی مثل اینکه یک نفر بیاید شیشه دوربین را ببوسد.
کم کم سر و کله گنده تر هایشان هم پیدا می شود. می خواهم تند تند همه شان را بشمارم. ولی نمی شود.
خدای من, این همه رنگ را غیر از خودت, هیچکس نمی توانست به این هنرمندی روی تن ماهی ها جا بدهد. می خواهم بگویم جلوه نقش خوردن این ماهی های زیبا رئال است ولی می بینم سوررئال است. اصلا کوبیسم است. یک جاهایی هم آبستره. و توازن و تناسب هم که اگر نبود معنای این همه هنرمندی خلاقانه و دیگردوست که درک نمی شد!.
... نمی خواهم خلوت ماهی ها را به هم بزنم ولی بخواهند یا نخواهند فردا باز هم آقا"مسعود" را خواهند دید. حتی با اینکه حسابی سوخته ام و آقای ممحمد نامسلمان! گفته است به شرطها و شروطها می توانی فردا دوباره بروی توی آب.
نمی دانستم ولی مثل اینکه از خواص اشنوکر (کره خر) این است که از یک طرف حسابی باربیکیو می شوی و وقتی می فهمی که شبش را داری توی کوچه پس کوچه ها دنبال پماد سوختگی "کالاندولا" می گردی.
ولی فدای سر ماهی ها... جمال تمام شیطنت های خطرناکی را عشق است که اگر do itشان نکنم حسابی حالم گرفته می شود.
_ اصلا هم مهم نیست که انقدر دوستتان داشته ام که وقت گردشم را وا می گذارم تا لحظه هایم را با شما تقسیم کنم.
_ ضمنن همیشه توی شنا قوانین را رعایت کنید. بخدا خیلی خطرناکه... من اگر از این غلط ها می کنم اولا که شناگر دریا هستم, دوما هم از یک هفته قبل از این هر روز را ورزش سنگین کرده ام که از عهده شنای طولانی بربیایم. تازه اعتقاد دارم باز هم اشتباه کرده ام. یک اشتباه بد و خطرناک/