عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

فرجام ملاقات با اوباما و صداهایی که برخاست

به نام حضرت دوست و با صلوات بر حضرت رسول و خاندان مطهرش

_ چند روز قبل در تحلیلی آینده محور با عنوان "نمایش غم انگیز تحریم ها و نماهایی از آینده" این جمله را آورده بودم که: 
"صداهایی از داخل بلند می شوند که علت اصلی مشکلات باقیمانده، حل نشده و یا لاینحل دولت یازدهم را وجود همین تحریم های بزرگ خواهند خواند. و پژواک این صدا هر روز و هر روز توسط اصلاح طلبان و عده ای دیگر که وقوف کاملی به اوضاع ندارند و یا دچار بدفهمی و دیرفهمی هستند بیشتر خواهد شد."

و گذشت تا اینکه از روز گذشته(دوشنبه)، خبرِ نامه اصلاح طلبان به اوباما که تقلایی سیستماتیک برای ورود به بازی بدِ تحریم ها! و در راستای پروژه شوم ربط دادن تمام مشکلات کشور به محاصره اقتصادی بود منتشر شد.

نامه ای که در واقع و همانطور که تحلیل کرده بودم، حاوی صداهایی بلند شده از داخل ایران برای اعتراض به تحریم هاست! (دقت کنید که این نامه از آن مقولاتی است که اگر  اصل آن هم تکذیب شود، باز تکذیب نمی شود!. مثل ماجرای تکذیب مواضع آقای هاشمی درباره سوریه که تکذیب شد ولی تکذیب نشد!)

در اینجا ذکر این نکته را ضروری می دانم که این صداهای تازه بلند شده پیرامون اعتراض به تحریم هایی که از اول انقلاب و حتی قبل از انقلاب اسلامی بر ما روا داشته شدند، همچنان ادامه خواهند داشت!

مواظب این صداها باشید.

و اما در باب مذاکره با آمریکا و ملاقات احتمالی روسای جمهور سفید و سیاه!

حقیقت این است که رسانه های اصلاح طلب توانسته اند بعنوان آتش بیار معرکه، ماجرای "ملاقات یا مذاکره دکتر روحانی با اوباما" را در ذهن قشرها و آدم هایی از جامعه پررنگ کنند. (منهای نقشی که در این زمینه برای سریع القلم و برخی دیگر از نزدیکان آقای روحانی که دلبسته دهکده جهانی هستند، قائلم!)

و البته در نگاه تحلیلی، فهم اینکه فرجام این مسئله چه خواهد بود، به نظر من مشخص است.

در واقع، نکته اصلی این است که تقلّاکنندگان برای مذاکره و تشویق کنندگان آن، خودشان هم می دانند که اساساً چیزی به نام مذاکره بین اوباما و روحانی رخ نخواهد داد و این قضیه به این سال و ماه ها و همچنین به دلیل خباثت های آمریکا شدنی نیست.

رخداد پشت پرده آن است که این تلاش ها انجام می شود تا یک ملاقات هرچند ساده هم که شده بین این دو رئیس جمهور سفید و سیاه صورت پذیرد و آنجاست که رسانه های اصلاح طلب و رسانه های خارجی بهانه خود را برای پیشبرد طرح هایی که در جهت هدف قراردادن نقاط ایستایی انقلاب اسلامی و امنیت مردم ما دارند، خواهند یافت.

و اما درباره تحلیلی که از فرجام این ماجرا می توان ارائه داد...

از نظر من و بر خلاف نظر آقایان خانیکی، لیلاز و جلایی پور! هیچ مذاکره و حتی ملاقاتی که بشود واقعاً اسم دیدار را روی آن گذاشت بین دکتر روحانی و اوباما رخ نخواهد داد.

تنها یک فرض وجود دارد و آن بروز رخدادی مثل چهره به چهره شدن این دو، یک سلام و احوالپرسی و یا حضور در یک جلسه مشترک است که امکان وقوع را به دلایلی برای آن قائلم. 

و البته آن فرض را هم باید همراه با این تحلیل دیگر بیان کنم که این رخداد اشاره شده قطعاً یک رخداد بی اثر! خواهد بود (همانطور که چهره به چهره شدن خاتمی با رئیس رژیم صهیونیستی بی اثر بود!) و هیچ معنایی از سازش یا آغاز دوستی ایران و آمریکا را نمی شود از آن استشمام کرد.

در واقع اگرچه رسانه های اصلاح طلب و برخی رسانه های خارجی سعی تامّ و تمامی به خرج خواهند داد تا هرطور شده از این نمد (بر فرض وقوع) کلاهی برای خود ببافند، اما موفق نخواهند شد و قاعده ی این بازی اینطور به من می گوید که پروژه آنها در قالب "دسیسه تحریم ها" دنبال خواهد شد نه در پانتومیم "مذاکره و ملاقات"!


پانویس: یک آدم کم معلومات، چند وقت قبل در ذیل تحلیل "نمایش تحریم ها و نماهایی از آینده" که در یکی از رسانه ها منتشر شده بود و در انتهای آن اینطور تأکید کرده بودم که "ما برای دفاع از انقلاب اسلامی حتی آینده را هم به بند خواهیم کشید"؛ با کنایه کامنت نوشت که خیلی به خودت اعتماد داری و از این حرفها...

یک نکته را به این بهانه مایلم بگویم... اینکه منهای کم معلوماتی این آدم، اصلاً بحث اعتماد و اینها نیست.

بحث اصلی این است که بازی قواعدی دارد. آن قواعد را بشناسید اگر، رصد آینده و نتیجه بازی کار چندان سختی نیست. اگرچه من معتقدم کار اصلی، شناخت قواعد بازی است نه اینکه نتیجه یک تفرّس یا تحلیل آینده محور، لزوماً محقق می شود یا خیر. 

 اجازه می خواهم یک حرف را دیگر را هم دوباره تکرار کنم.

در این میانه دعا برای رهبری هم وظیفه است. یادتان نرود...

+ نوشته شده در  سه شنبه دوم مهر ۱۳۹۲ساعت 9:39  توسط مسعود يارضوي  |