اجرای برجام؛ وعدههایی که محقق نشد و میرایی توافق روحانی
به نام خدا و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد
_ نمایش تئاتر دولت یازدهم درباره مذاکره با غرب وارد پرده ماقبل آخر خود شده است.
حرف جدیدتری غیر از آنچه طی 3 سال گذشته روی این وبلاگ درباره مذاکرات هستهای و توافقات دولت حسن روحانی نوشتهام، ندارم.
چه اینکه نه از باب خودتعریفی که منباب ارائه گزارش به مخاطبان «عبور»؛ نیک میدانید که نعل به نعل چیزهایی که درباره مشی دولت حسن روحانی و توافقاتش تحلیل کرده بودیم، محقق شده است.
عرض کرده بودیم که میان ایران و آمریکا چیزی به نام توافق نهایی ممکن و میسور نیست و اگرچه در این میان توافقکهایی امضا میشود و تحریمکهایی هم لغو خواهد شد اما اولاً مردم ایران لغو این تحریمکها را در معیشت خود هرگز لمس نخواهند کرد (چون اساساً اثر تحریمها بر اقتصاد ایران بیش از 30 درصد نیست!) و ثانیاً توافقات میان دولت روحانی و کشورهای 1+5 و کدخدای آنها یعنی آمریکا نیز هرگز مانا نخواهد بود و میشکند.(چون مشکل بین ما دشمنی است نه سوء تفاهمی که بخواهد با مذاکره حل شود)
آنهایی هم که امروز و در صبح روز اجرایی شدن چیزی به نام برجام، دچار خرسندی هستند باید بدانند که این خرسندی اگر دلیلش «لغو تحریمهاست» پس آنها باید به خودشان و مردم نشان دهند که اثر این لغو تحریمها دقیقاً کجاست؟!(یعنی اینکه هرگز چیزی بهتر از آنچه که بعد از توافق موقت ژنو در سال 92 وقوع یافت، رخ نمیدهد)
البته باید بهتان بگویم که اگر سیاستورز کم تحملی بودم، عرض میکردم که برجام همین الآن هم شکسته است.
چه اینکه لابد خبر تحریمهای جدید آمریکا در پسابرجام را شنیدهاید!
و ایضاً اینکه بر اساس دستور 9 بندی مقام معظم رهبری درباره برجام هم برخی مفاد آن مشخصاً رعایت نشده است و این یعنی نقض برجام.
اما تحلیل من این است که صدای افتادن برجام را همه هم حتی خواهند شنید و میرایی آن آشکارتر از این هم میشود.
از بابت دولت و اصلاحطلبان و غیره هم لابد میدانید یا دیدهاید که حضرات مشغول اذکاری مثل «عدهای میخواهند نگذارند مردم شیرینی لغو تحریمها را احساس کنند»، «مشکلات اقتصادی با انتخابات مجلس رفع میشود»، «موانعی در کار است» و ... هستند.
اذکاری که تدقیق در آنها نشان میدهد اساساً خود این حضرات هم میدانند خبری از «باغ سبز ارزانی!» نیست و لذا قرار است تقصیر بیدستاوردی برجام و شکست آن به گردن چیزهای دیگری از جمله «موانع اصلی»! بیافتد.
رفقای عزیزم، علاوهی بر اینها در جریان باشید که رخدادهایی که در بالا توضیح دادم، به شدت قابلیت چفت شدن با فتنه اقتصادی و اوکراینیزه کردن ایران را هم دارند و برای همین بایستی به شدت حواس همهمان جمع باشد.
از بابت انتخابات اسفند ماه هم خیالتان راحت... که هیچ فتنهای رخ نخواهد داد.
سوگمندانه باید بگویم که فتنه در سمت دیگری در حال نضج گرفتن و رشد یافتن است که البته گویا حواس عمدهی آنهایی هم که باید جلب نیست.
انتهای پیام/
پ.ن: از سه، چهار روز پیش که رفتهاند و سیمان ریختهاند توی قلب رآکتور اراک هنوز جای خودم نیستم و احساس خرد شدگیام خوب نشده است هنوز.
میتوانید، بگویید طرف روی یک وبلاگ، برای تفاخر و ریا وقت گیر آورده... هرجور راحتید!
ولی شما هم حتما میدانید نزدیک به 15 سال خون دلی را که بچههای جنبش دانشجویی، بچههای وزارت اطلاعات، حضرت آقا، رسانههای انقلابی، دانشمندان هستهای و امثال شهید احمدیروشنها خوردند! اما حالا سیمانهای سرد و سفت شده، قلب رآکتور اراک را پر کرده است.
بگذریم...
لابد آن تحلیلم را هم خواندهاید که هزار بار گفتهام یک تعدادی از چهرههای فعلی، به زودی یا به دوری جلای وطن خواهند کرد و به جمع اپوزسیون خارج نشین فعلی خواهند پیوست!
همین برافتادن ماسک از صورت خیانت هم که البته در آینده رخ میدهد، کمی تسکینم میدهد...
برچسبها: برجام, تحریمها, وعدههای دولت روحانی, نقض برجام