عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

معذرت خواهی کودکانه

گفته بودم از کودکی ام می نویسم. ( این غم نان اگر بگذارد...) چند روزی که گذشت روزی نبود که به این حرفم و نوشته ای که می خواهم روی دیوارهای این کلبه ی شیشه ای بنویسم فکر نکنم. اما آن دو سه تا کار تقریبا بزرگی که گفتم دارم انجام می دهم امانم را گرفته اند.

از همه دوستان خوبم که ابراز لطف کردند و شکایت از اینکه چرا به قولم عمل نکرده ام عذرخواهی می کنم. اما کارهایی که گفتم حتی خواب را هم از چشمانم برده است. حلالم کنید.

نوشتن من از کودکی ام هم بماند برای بعد. نمی دانم. شاید یک ماه دیگر. ولی حتما خواهم نوشت.

شاید خیلی بانشاط تر از سطوری که الآن دارم می نویسم...

حلالم کنید...

+ نوشته شده در  پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۷ساعت 19:6  توسط مسعود يارضوي  |