بي مقدمه
... خبرنگار خبرگزاری رقیب بود که آمد و بی مقدمه گفت: بالاخره استاندارتان را بردند. با تعجب جواب دادم: استاندارمان...؟ یعنی چی ؟ گفت: یعنی همین دیگه. مگه تو خبرنگار رئوفی نژاد نبودی. تو و فلانی و فلانی که عکاسش بودن. حقیقتش را بخواهید ماندم چی جواب بدهم؟ و مثل همیشه سکوت کردم.
برادر مدافع عدالتمان هم یک هویی از وسط جمعیت مرا دید و آمد به طرفم. یک حالتی داشت که زیاد خوشم نیامد. گفت: بالاخره رئیس جمهور، رئوفی نژاد را عوض کرد. با یک لحنی گفت که انگار دارد با صاحب عزا صحبت می کند. دقیقا یادم نیست ولی با این مضمون ادامه داد که شماها طرفدار رئوفی نژاد بودید. گفتم: نه! و او ادامه داد: ولی نصراللهی تان که رفت. این یکی را دیگر خیلی زورم آمد. گفتم: آره نصراللهی مان هم شاید امروز فردا برود. راستش را بخواهید از حاجی خوشم می آید. بخاطر خیلی چیزها. بخاطر سوابق انقلابیش، حضورش در جبهه و کارهایی که برای این مملکت تا حالا انجام داده. البته خیلی از این سوابق را شاید دیگران ندانند و نصراللهی هم به نظر من از این روحیه ها ندارد که بخواهد زیاد در مورد خودش صحبت کند. این نکته را هم تصریح می کنم که ملاک حال افراد است و ارادت فعلی من به نصراللهی شامل اشتباهات احتمالی وی در آینده حتما نخواهد شد. شاید برایتان جالب باشد که این را هم بدانید که عمده ترین دلیل من برای اینکه از معاون استاندار سابقمان خوشم می آید این است که او به نوعی اول احمدی نژادی استان کرمان است و البته بی ادعاترین احمدی نژادی کرمان هم هست. بگذریم...
در مورد جابجایی استاندار سابق گفتن این نکته را هم تکلیف می دانم و آن اینکه خیلی ها فکر می کنند که حاجی دوستعلی عامل اصلی جابجایی رئوفی نژاد است. حقیقتش را بخواهید ما در انتخابات شورای شهر در خدمت دوستان طرفدار دولت بودیم. در جلسات انتخاباتی بود که استدلال های دوستعلی را در مورد ماندن یا رفتن استاندار شنیدم. به نظر من دوستعلی خیلی منطقی تر از این حرف هاست که بخواهد حالا که دبیر هیئت دولت است ترتیبی بدهد تا هرجور که شده رئوفی نژاد از صحنه کنار برود. الحال این را هم نوشتم که خیلی ها در اظهار نظرهایشان بیشتر دقت کنند.
خودم را کسی نمی دانم که بخواهم در مورد استاندار جدیدمان حرف بزنم و ندیده در موردش قضاوت کنم. اما فقط همین را می دانم که دهمرده وارد استانی شده است که صد البته با سایر استان های کشور فرق می کند. هم اولویت هایش و هم قالب های فکریش.
دهمرده در مراسم معارفه که خیلی پرانرژی صحبت می کرد. امیدوارم تا آخر هم همینطور بماند.
بگذارید در آخر درد و دلهایم این نکته را هم بگویم که حالا قیافه بعضی از مدیران استانداری کرمان که حالا حتما دغدغه ماندن یا رفتن خواب را گهگاه از چشمهایشان می گیرد برایم خیلی دیدنی شده است.
همانهایی که دعوتم کردند و چیزهایی راجع به انتقاداتم به من گفتند که اگر روزی بخواهم برای کسی تعریفشان کنم حتما خواهم گفت: که در دوران استانداری رئوفی نژاد تهدیدم کردند.
انتهای پیام/