عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

خدایا تو آنقدر زیبایی که تماشاگر تو جز به پاره پاره شدن آرام نمی شود

خدایا چشم دل از گذرگاه هزار زخم به روی تو باز می شود .

مرا نزد خودت ببر . همانطور که دوست داری

                                                                                       ( از خودم )

....................

                      شهادت ؟

یا لطیف

امروز با خودم فکر می کردم بعضی از این نسل سومیها که اینقدر از شهادت دم می زنند آیا واقعا" تا حالا خیلی جدّی فکر کرده اند شهادت یعنی چی و اساسا" شهید شدن چه طوریست؟

خدا خیر ندهد به آنهاییکه در فیلمهایشان همه با اصابت تیر مستقیم به قلب شهید می شوند . اعتقاد دارم همینها بودند که اینطور افکار غیرواقعی را وارد ذهن نسل جوانمان کردند . البته بحث من خود حضرات جوانان هستند نه کارگردانها . همانهایی که شهادت را ارث پدریشان می دانند چون کارت بسیجی دارند و اگر یکی در محضرشان از شهادت بگوید انگار عرفان بادکنکی آقایان و خانمها می ترکد . عصبانیت  انتخاباتی من باشد برای بعد . برگردم سر اصل مطلب . یعنی واقعا" اینها فکر نمی کنند همین گلوله ای که فکر می کنند جز به قلب به جای دیگری نمی خورد

می تواند مستقیم به صورت اصابت کند و اگر از" گرینف " خارج شده باشد تمام سر مطهر را در طبق اخلاص قرار دهد . حضرات فکر نکنند وقتی خمپاره دور و بر آدم بر زمین می خورد همه جا سفید می شود و بعد حوریان بهشتی می آیند و مابقی قضایا ... اینجوری نیست . وقتی خمپاره دور و بر آدم به زمین می خورد تمام بدنت را موج فرا میگیرد و احساس می کنی که یک تانک در حال رد شدن از روی توست . بعد که یک کم از حال و هوای موج بیرون می آیی تازه با بدن سرشار از ترکشت مواجه می شوی که از همه جای آن خون جاریست .

( تازه من تیکه پاره های بدن رفقا رو هم براتون فاکتور می گیرم ) . اگه خمپاره درست به بدنت گرفته باشه که البته قرار هم نیست نگیره یه 3 ماهی تو بیمارستانی . که چون شاید طاقت خوندنشو نداشته باشین از گفتن قضایای لگن و استفراغ جلوی دیگران

و نمازهای قضا می گذرم . راستی این رو هم باید گفت که بعد از 3 یا 4 ماه فقط زخمها خوب می شن و ترکشهای معزز تا آخر عمر برای ادای وظیفه به شهدای زنده ( که شاید شما هم جزو اونا باشین ) در خدمتتون می مونن . آقایون یا خانومای عشق شهادت می دونین گلوله ی دو زمانه چیه ؟ نترسین . چون عمدتا" برای ترسوندن ازش استفاده می شه . این گلوله ها بعد از طی یه مسافت مشخص منفجر می شن و یه رگبار از اونا روی خاکریز طرف مقابل می تونه قالب 7 ، 8 تا از دوستان عزیزم رو از ترس تهی کنه . امیدوارم اونموقع هم مشغول سینه زنی زیارتتون کنم .

می دونین تشنگی تو میدون جنگ یعنی چی ؟ یعنی چشات تار می شه دیگه حتی اگه بخوای هم نمی تونی بجنگی . باید مثل یه نعش دستتو بگیرن و اینور و اونور ببرنت . یعنی وقتی فرمانده بهت قسم می ده که بزن از زور تشنگی نمی تونی اینکار رو بکنی . یعنی حتی به دوستای نزدیکتم ( همونایی که نشون می ده شب عملیات سر تو آغوش هم دارن گریه می کنن . ) فحش می دی فقط به خاطر اینکه تشنه ای . البته در میان این صحبتها امیدوارم دوستان عزیز شهادت طلبم از جمله ی اونایی نباشن که بین قضا شدن نماز و جون کندن رفقای زخمی حمل مجروح رو انتخاب کنن .

شماها می دونین صدای خمپاره ی 120 موقع شلیک چه جوریه ؟ فقط اینو بدونین کافیه که مسئول قبضه ی 120 اگه کسی دور و برش نباشه بدش نمی یاد سرشو از زور موج بکوبه تو دیوار . و این خصوصیت در بین بیشتر این بچه ها تا آخر عمر می مونه . شماها که دم از شهادت می زنین باید بدونین 40 میلیمتری چیه ؟ وگرنه به نظر من خیلی نامردیه که از شهادت دم بزنید . 40 میلیمتری یه اسلحه است که آموزشش به نیروهای عادی ممنوعه . ( شما که عادّی نیستین ؛ شهادت طلبین ) اگه موقع شلیک با این اسلحه قنداق قبضه روی شونت باشه جای قرار گرفتنش می شکنه . بله یعنی دست بی دست . تازه شانس بیاری گلوله داخل اسلحه منفجر نشه .

چون این اسلحه گلوله هاش عین آر.پی .جی انفجاری هستن . البته شکلشون مثل فشنگهای معمولیه . کمی بزرگتر . اینو گفتم که یه وقت فکر نکنین شهدا همشون کلاشنیکف داشتن . دعاتون می کنم موقع شلیک 40 میلیمتری زنده بمونین و اگه موندین بعدش به بهونه ی موج گرفتگی نمازتون رو قضا نکنین .

البته این اسلحه اینقدر هم که گفتم آدم بدی نیست ولی خب.

یه وقت دیدین خدا خواست شما رو با اون یا همراه اون کربلایی کنه . بگذریم . می دونین گلوله ی مستقیم تانک یعنی چی ؟ اگه در نظر بگیریم مدل این تانکها مال دهه ی 80 باشه یعنی جسد تیکه تیکه . جسد تیکه تیکه یعنی چی ؟ یعنی دور و بر جسد شهید پر از تیکّه های اعما و احشا و جگر ومغز باشه . یعنی یه صدای مخصوص که از اینطور اجساد بلند می شه و یعنی امدادگری که بتونه این جسد رو داخل یه پارچه یا گونی یا هرچیز دیگه ای جمع کنه . البته چون احتمالا" همه ی شما تک تیرانداز هستین و جاتون هم تو سنگره اینها رو نمی بینین . ( اینو گفتم که یه وقت فکر نکنین فرشته ها اجساد شهدا رو جمع می کنن . یا اینکه خودشون پا میشن می رن بهشت )

ختم کلام اینکه به نظر من یه کم واقعی تر به این قضایا فکر کنین . شاید بعدا" بیشتر در این باره بنویسم.

...............

 

در شهر انگار صدای کسی می آید .

صدایی از دور که التماس می کند ظلام شب به آه لحظه ای سحر را فرصت دمیدن دهد .

آهای شب ستیزها خفتن را بس است . صبح در انتظار غیرت شما مانده است .

مردان بادیه اگر ساکتند به سایه ی شمشیرهای شما دل بسته اند .

                                                                               ( از خودم )

 

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم شهریور ۱۳۸۵ساعت 23:59  توسط مسعود يارضوي  |