عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

نظرات من در مورد « خبر »

    ( و الناشرات نشرا ... )

شخص من در مورد « خبر » نظراتی دارم. به اعتقاد من خبر جدا از اینکه رسالت اطلاع رسانی اش را انجام می دهد باید تأثیر گذار هم باشد. به این معنی که توانایی این را داشته باشد که روندی را تغییر دهد. البته شکوفایی این توانایی منوط به توجه مخاطب هایی است که خبر را می خوانند ولی اگر در حالتی خوشبینانه در نظر بگیریم که آدم های خواننده خبر اهل تأثیر پذیری مثبت هستند بهرحال این خبر است که باید از بوتیقایی راهبردی برخوردار باشد. در مورد اخبار «روتین» نیز معتقدم برخی از خبرها را به واسطه ماهیتشان نمی شود کاری کرد. ولی این نکته را هم اضافه کنم که اخبار روتین هم مخاطب خاص خودشان را که البته خیلی هم کم اند دارند و در ادامه تصریح می کنم که توی همین ماهیت معمولی این خبرها هم می شود با تیزبینی نکاتی را استخراج کرد که صد البته برای آدم هایی که مخاطب خاص  این نوع خبرهایند خواندنی و راهبردی باشد.

به تلاش برای حفظ روح خبر هم اعتقاد زیادی دارم. ببینید ... منظور دقیق من این است که باید حالات روحی و مقصود اصلی یک گوینده و شخص صاحب مقام که در زمینه ای اظهار نظر می کند حتما" توی متن یک خبر جاری باشد و گرنه این خبر درست مثل یک جسد می ماند که روحی برای زندگی در آن نیست و طبیعی است که تحمل یک جسد بی جان برای مخاطب یک خبر بسیار سخت باشد.

یکی از دیدگاه هایی را که اصلا" قبول ندارم این است که مخاطبان خبر طولانی را نمی خوانند. اشتباه نکنید! من هم به اخبار ساندویچی و سبک هرم وارونه اعتقاد راسخ دارم اما در عین حال به این نکته نیز پایبندم که برخی از خبرها، صحبت ها و رویدادها آنقدر اهمیت دارند که فقط با کمی تلاش برای ایجاد یک پیوستار خبری مناسب در متن آنها، مخاطب نه تنها از خواندن هر کلمه از خبر خسته تر نمی شود بلکه ولع او برای ادامه دادن به پیامگیری از خبر بیشتر هم می شود. البته اذعان می کنم که این امر فقط در مورد برخی از اخبار خاص صادق است و بس. بطور مثال قاطبه مخاطبان برای شنیدن اولین مصاحبه رئیس جمهور ولع بسیاری دارند؛ در حالی که همین مخاطبان برای خواندن متن مصاحبه های مطبوعاتی بعدی شخص رئیس جمهور؛ حتی اگر مدت مدیدی هم از اولین مصاحبه گذشته باشد عطش چندانی ندارند.

به اعتقاد من نبض حیات جوامع پیام رسانی و ارسال اطلاعات است؛ در هر لحظه و در هر بخشی که ممکن است. به همین دلیل هم اعتقاد دارم انقلاب اسلامی ما و جامعه اصیل ایران اگر می خواهد به نحو مطلوبی در دنیای امروز زنده باشد ( منظورم زندگی در سطح بالای روابط بین المللی است ) و پیام انقلابی و اسلامی خود را به جهان مخاطبان صادر کند باید در بحث نگاه خبری خود توجه ویژه ای را به خرج دهد. من فکر می کنم اگر خبرنگاری با پایبندی به اصول و نگاهی آرمانگرایانه و انقلابی خبرش را تنظیم کند حتما این نگاه او در خبر جاری خواهد شد و همین جاری شدن می تواند باعث انتقال برخی مفاهیم شود که عمده آنها را می شود در روح خبر تعریف کرد.

همچنین به نظر من آنچه که به کار ما خبرنگارها ارزش می دهد این است که در راستای اعتقاداتمان قلم بزنیم. خواه در واشینگتن دی سی خبرنگاری می کنیم و خواه در ایران اسلامی. خبرنگار باید به اصول کشورش ملزم باشد. نمی شود کسی خبرنگار باشد و معتقد به تمام قانون اساسی کشورش نباشد. ( توجه داشته باشید که شخص من مفهوم روزنامه نگار را از خبرنگار، مفهومی جداگانه می دانم ). به نظر من خبرنگار باید سعی کند به قیمت خیلی چیزها و البته تا جایی که توان دارد برای اعتلای کشورش گام بردارد و در این راه از سلاح خود که همان خبرهای نقل شده از سوی او است به خوبی گام بردارد.

                                                                                                               تا فرصتی دوباره ...

+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم شهریور ۱۳۸۷ساعت 0:6  توسط مسعود يارضوي  |