یادمان باشد ...
... با جستجوهای کما بیش دقیق من مثل اینکه نه فقط ما بلکه هیچکدام از خبرگزاری های دیگر هم ( غیر از ایرنا ) نتوانسته اند تعداد زیادی از این اخبار را پوشش دهند.
حالا اینکه این اخبار چه بوده اند شاید زیاد مقصد اصلی حرف های من نباشد. از مصاحبه مطبوعاتی رئیس هلال احمر استان گرفته تا دیدار مدیران استان با مجمع نمایندگان استان، همایش روحانیون استان، همایش علوم دارویی ایران و در ادامه هم اخبار زمین خواری و عملیات مشترک بچه های اطلاعات و قرارگاه نصر روی سر اشرار. نه توی هیچکدامشان دعوتمان کردند و نه هیچکدامشان را برایمان فرستادند.
توی این قضیه فکرم گاهی زیاد مشغول می شود. مثلا" به این فکر می کنم که خبرگزاری ایرنا چطور می تواند تمام این اخبار را پوشش بدهد؟ آیا خبرنگارهایش از خبرگزاری هایی مثل فارس یا ایسنا بیشترند یا اینکه حرفه ای تر از این دو خبرگزاری است؟ جواب دومی را نمی دهم. خودتان اگر خواستید بروید ملاک های حرفه ای گری یک خبرگزاری را پیدا کنید. بعد با مصداق های استان تطابق بدهید. و سپس پشت مساوی معادله تان را بخوانید...
و اما پاسخ اولی: اگر الآن بخواهم نظر کوچک خودم را در این باره بگویم باید اذعان کنم که متأسفانه فضای خبری استان دارد به شدت رابطه ای می شود. یعنی نه اینکه از قبل رابطه ای نبود. نه! ولی بهرحال ما نسل جدیدی ها سعی کردیم تا جایی که زورمان می رسد این قبیل روابط را کم رنگ کنیم. البته تا حد زیادی هم موفق شدیم ولی دست آخر خوردیم به قانون « حذف ». کی و چرایش بماند برای بعد. ولی باید بعنوان سرپرست یک خبرگزاری در استان اذعان کنم که تازگی ها، کار خیلی برایمان سخت شده. البته این حذف شدن ها دلایل عمده ای دارد. خب بهرحال خیلی از مسئولان حاشیه نشین دوست ندارند اخبار سازمان های مطبوعشان بصورت کامل منعکس شوند. به عبارت سلیس تر دنبال اخبار گزینشی می گردند. دلشان می خواهد همه چیز رنگ معمولی داشته باشد. رنگ معمولی داشته باشد تا ... بگذریم. ( اگر خیلی سربسته حرف می زنم ببخشید دیگر. ناسلامتی ما به مصلحت اندیشی مدبّرانه معتقدیم! )ذکر این نکته را ضروری می دانم که حرف های کنونی من به هیچ وجه نباید انتقاد به خبرگزاری رقیب به نظر بیاید. به هر حال ایرنا خبرگزاری مادر است و احترامش واجب. خوب یا بدش هم به ما ربطی ندارد؛ ولی معتقدم این رعایت احترام نباید باعث بشود که دیگران محاق را بپذیرند. این را هم بگویم که نه وقت من اجازه می دهد و نه فکر می کنم مخاطبان عزیزم حوصله داشته باشند که بخواهم در مورد مزایای نقل چند رسانه ای یک خبر مطالبی را بنویسم.
غرض اصلی من از این گفتار این است که بگویم با " خواستار شد و " تأکید کرد" نمی توان منتظر اتفاقات خوب بود. اخبار خنثی مثل کبریت بی خطری می مانند که خیس هم خورده باشد. نه روشن می کنند و نه می سوزانند. اگر مردم و مسئولان استانمان می خواهند اتفاقی بیافتد راهش به نظر من این است که نسبت به مسائل رسانه ای در همه حوزه هایش حساستر باشند. مثل قضایایی که در مورد " سایت الف " اتفاق افتاد و مثل سایر قضایایی که در شهرهای دیگر کشور برای حمایت از رسانه های محلی اتفاق می افتد.
اجازه بدهید این حقیقت را اذعان کنم که توی استان ما خیلی ها ککشان هم از واگویه ها نمی گزد. ( و مسلما" حرف من فقط شامل برخی از مسئولان نیست و مردم هم شاید ... ) و این خیلی بد است. مثلا" به این نکته دقت کنید: اولین مطلب سایت استاندارمان " روایت فارس از تعیین خط مشی های استاندار جدید کرمان" است. عمده ترین مرجع روایت جلسه 4 ساعته استاندار با خبرنگارها خبر ما بود که غیررسمی منتشر شد و توی عمده نشریات محلی و پایگاه های اینترنتی استان تمامی خبرهایمان نقل می شود ... خیلی ها این نکات ریز را متوجه نمی شوند که طبیعی هم هست اما خیلی از چهره های تأثیر گذار؛ چه دوست و چه دشمن و چه مابین این دو متوجه می شوند ولی حتی به روی مبارک هم نمی آورند که چرا اخبار یک مجموعه اینچنینی ناگهان تغییر می کند. ( با اینکه به نظر من اگر متوجه باشند و کاری بکنند برایشان بهتر است. خواه دشمن باشند خواه دوست ) برایشان مهم نیست که چرا بعضی از اخبار را فقط روی خروجی یک خبرگزاری می بینند.
حالا این اتفاق را در سایر مقولات رسانه ای مثل تأثیرگذاری نشریات، اخبار صدا و سیما و گزارش های منتشر شده در رسانه های استان تعمیم بدهید به سایرینی که آنها را حتی توی دلتان موفق می دانید. و امیدوارم به حرف من ایمان بیاورید که این اتفاق های بد همه گیر هستند و واگیردار. و اساسا" همین اتفاق است که به نظر من فضا را به مرور به سمتی سوق می دهد که خبرنگارهای استانمان؛ خوب یا بد؛ روی بیاورند به پیام های اومانیستی و یا اینکه بگذارند و بروند!
تا فرصتی دوباره....