عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

مستندی از زندگی شیرها ... ( به روایت من )

چطور زندگی کردن را می آموزد. شیربچه عمده ترین سرگرمی اَش کشتی گرفتن با سایر بچه شیرهاست و البته همین سرگرمی در ظاهر شیرین وقتی که شیرها بزرگتر می شوند کمی خطرناک تر و در مواقعی مرگبار هم می شود.

یک شیر نر بالغ، سلطان گلّه محسوب می شود. و تا آخر عمر هم در سمت سلطانی اَش می ماند. شاید بپرسید خب حالا آمدیم و توی یک گله چندتا شیر نر بود. آنوقت چه می شود؟

وقتی به طبیعت نگاه می کنیم جواب این سئوال را به خوبی در می یابیم. شیر قویتر رئیس گله ی شیرها می شود و تمام مایملک گله در تصاحب او قرار می گیرد. سایر شیرهای نر هم هریک می روند و در سطح قدرتی که دارند برای خودشان گله ای و مایملکی پیدا می کنند.

شیرها قوانین خاص خودشان را دارند. تخطّی از قانون یک شیر در گله خطایی مرگبار محسوب می شود. شیرها عمرا" اهل بخشش گناه ها و یا تساهل و مماشات در این زمینه نیستند و این یک حقیقت تلخ است. شیر تخلف را همواره از بین می برد و متخلف را مجازات می کند. حتی اگر این متخلف فرزند شیر هم باشد از این قائده دردناک مستثنی نمی شود. دیده شده است که شیرها حتی در مواردی توله های خود را نیز به دلایل مختلفی کشته و از بین برده اند.

یک شیر نر نگهبان بسیار خوبی محسوب می شود. کارشناسان متعقدند تا وقتی گله پادشاهی یک شیر را قبول دارد از گزند عوامل خطرزای حواشی خود مصون و در امان خواهد بود. و این امر نیز به این دلیل است که شیر نر همواره خود را فدای گله و قوانینش می کند. از کفتار و شکارچی ها نمی ترسد و شب و روز انگار در کمین نشسته است تا مبادا خطری خارجی گله اش را تهدید نکند.

شیرها در عین اینکه موجوداتی قوی، جسور و خطرناک هستند اما شاید مقام اول پادشاهان جهان را در زمینه ی تن پروری داشته باشند. یک شیر ساعات زیادی از روز را در زیر سایه ی یک درخت به استراحت و احیانا" بازی با بچه شیرها مشغول است. و این امر برخلاف تصور بسیاری از مردم است که خیال می کنند شیرها همواره در حال شکار هستند.

شیرها عمدتا" دارای چند جفت بصورت همزمان هستند و البته در این میان جفتی که بیشتر بتواند قوانین شیر را تحمل کند بعنوان ملکه ی گله محسوب می شود.

یک شیر نر، یک جنگجوی تمام عیار است اما در جنگیدن روش خاصی ندارد. شیر یک اصل را همواره در نبردهایش رعایت می کند و آن دلیرانه جنگیدن است. بارها دیده شده که یک شیر خود را میان ده ها کفتار گرسنه انداخته و مشغول زد و خورد شده که بعضا" در این جنگ نابرابر، شیر جان خود را هم از دست داده است.

شیرها در میان موجوادت مشابه موجودات بسیار کم سر و صدایی محسوب می شوند. کمتر دیده شده است که صدای خاصی از گله ی شیرها به گوش کسی برسد اما همین شیرهای ساکت در مواقع لزوم نعره هایی می زنند که بر طبق برآوردها تا 4 کیلومتر آنطرف تر هم شنیده می شود.

یک شیر همیشه عادت دارد غذای خود را از روی طمأنینه میل کند. شیرها اساسا" موجودات عجولی نیستند و صبرشان زیاد است. شاید برایتان جذاب باشد که بدانید یک شیر نر ممکن است ساعت ها در میان استتار علف های یک دشت در کمین یک شکار بنشیند.

و همین دیگه و اینا...

به عنوان یک مردادی از اینکه سمبل ماه تولدم شیر است بسیار خرسندم.

+ نوشته شده در  چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۸۷ساعت 22:40  توسط مسعود يارضوي  |