شنیده ام "سیرجان" هم این روزها بوی شهادت گرفته است...
جای شهدا خالی...
+ نوشته شده در شنبه سی و یکم مرداد ۱۳۸۸ساعت 13:26  توسط مسعود يارضوي
|
يالطيف انگار از کودکی ياد گرفتهام بی تفاوت نباشم. ياد گرفتهام هميشه ديگران و اتفاقات از من مهمترند و همه اين ياد گرفتهها از من مردی ساخت که در عبور مکرر لحظههای سخت تمام احساس خود را شهيد کرد و در کنار تپههای شنی جز قصههايی که ستارهها برايش گفتند چيز ديگری در دستان او باقی نماند. (نوشتههای من جز قصههای عبور چيز ديگری نيست و درد نوشتن را هم از اين رو گرفتهام که شايد رها کردن اين گفتهها وفای به عهد من در قولی باشد که يک شب به هلال ماه دادم.) اینجا وبلاگ یک "مسعود یارضوی" است. _عکس از خودش _جمله ذيل عنوان از شهيد آويني _ضمنا: من و وبلاگم، شما همه...