89 مرّگی!
_بدینوسیله مدل های جدید مرسدس بنز! در سال 89 به شرح ذیل اعلام می شوند:
1_برادر خوبم، جواد وکیلی
2_دوست خوبم، محمد رحیمی
3_همکار خوبم، هادی عزیزی
4_آقای حسن و اهلبیت مکرمشان
5_آقای حمزه
6_آقای حسن.ه
7_علی (کوچولوی) امین زاده...
بدیهیست که مدل های اعلام شده دارای ویژگی های مختلفی هستند. از تماس تلفنی برای تبریک عید تا ایده پردازی و پایه بودن برای صرف کباب ترکی، پیتزا و آیس پک در دو روز نخست سال 89. همچنین مدل شماره ی هفت مرسدس بنز آنقدر ناز و باحال شده است که دیدنش می تواند تمام خستگی های آدم را در ببرد. تازه مدل یاد شده جدیداً به قالبیت "بای بای" هم مجهز شده است.
_اواسط دومین روز آغاز سال جدید است. بین پیامک های تبریک؛ خطاب می شوی" شمر"... و از خنده روده بر می شوم.
_بارها تصریح کرده ام که معتقد به تخریب رئیس جمهور و دولت نیستم. البته واقعیت ها را باید گفت ولی تخریب را اصلاً مجاز نمی دانم.
عرضم این است که به نظرم ویژه ی نوروزی همشهری خیلی ناجوانمردانه دست به تخریب دولت زده است.
یعنی یک جورهایی بدتر از این دیگر نمی شد.
بوی گند سیاست نعل و میخ همشهری چی ها هم که دنیا را برداشته است.
می خواهند بگویند "popular" هستیم و این برایشان به این قیمت تمام شده که حرفهای عوام الناس را تا هر حدّ بدی هم که بعضاً هست؛ فقط بصورت ژورنالیستی بیان کنند. همین!
_احتمالاً فردا شب باید تنها و غریبانه، میان صحرای طبس تعزیه ی حمله ی "فرشتگان چارلی" به ایران را بخوانم... (بلیط مشهد الرّضایمان دو قسمتی است!)
_و امان از دست "حاج محمود" با نظریه ی جدیدش (رفراندوم را می گویم...)
فقط این را بگویم که به نظر من اصلاً اجرا بشود یا نشود؛ تنها سودش به حال کشورمان از زمانی که طرح شد تا آخری که قصه اش به پایان برسد؛ ضرر خواهد بود و بس و نه هیچ چیز دیگری. (ضمن اینکه اگر هم اجرا بشود، برنده ی نهایی اش حتماً دولت نخواهد بود)