عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

نگفتنش درد است و گفتنش هم شايد...

دوستان خوب من در سايت خبري تازه متولد شده "هليل"؛ مصاحبه اخير من با خبرگزاري ايسنا (كه قبل از اين احتمالاً خوانده‌ايد) را كار كرده‌اند و گفته‌اند كه من! رسانه‌هاي اصولگراي كرمان را تلويحاً متهم كرده‌ام به مجيزگويي!

قبل از اينكه اصل حرفم را بگويم اميدوارم دوستان خبري من در سايت مذكور، اين صحبت‌هاي مسعود يارضوي را به منزله يك پاسخ رسمي بشمار بياورند و آن را رسماً روي خروجي سايتشان قرار بدهند. اما بعد...

اينكه مي‌خواهم بگويم اگر همه رسانه‌هاي اصولگرا يا اصلاح طلب استان كرمان هم دست بزنند به مجيزگويي از دولت و ساير مديران؛ يكي مثل من نترس تر از اين حرفهاست كه نخواهد اسم آنها را بياورد.

شك نكنيد كه اگر روزي چنين اتفاقي بيافتد و به صلاح هم باشد؛ حتماً اين كار را مي كنم و از تك به تك‌شان هم با دليل و مدرك اسم مي‌برم.

و تمام اين صحبت من يعني اينكه در حال حاضر به هيچ وجه معتقد نيستم كه همه ي رسانه‌هاي اصولگرا و اصلاح طلب و غيره! در استان دارند مجيز دولت را مي‌گويند.

بعد از آن...

دوستان خوب من در سايت خبري هليل و هر رسانه‌ ديگري حتماً مي‌دانند كه انتقاد نكردن، مجيز گفتن نيست. شايد گام اول در سرازيري باشد كه تَهِ درّه آن مرداب مجيزگويي باشد اما صد البته كه مجيزگويي نيست.

من در مورد اينكه بجز يك چندتايي، بقيه رسانه‌هاي اصولگراي استان كرمان از دولت انتقاد منصفانه و يا حتي غيرمنصفانه به‌عمل نمي آورند هيچ شكي ندارم و آن را باز هم مي‌گويم و خواهم گفت اما در اينكه بخواهم همه‌ اين رسانه‌ها را "متهم به مجيزگويي"! بكنم، نه خودم اجازه اين كار را به خودم مي‌دهم و نه دين و تقوايي كه مي‌شناسم چنين اجازه‌اي به من مي‌دهد.

مي‌خواهم بگويم مي‌دانم و با مدرك هم مي‌دانم كه بعضي از رسانه‌هاي كرمان كه خيلي هم تز روشنفكري از خودشان ساطع مي‌كنند به گناه مجيزگويي آلوده‌اند، اما همه‌شان اينطور نيستند. و اين يعني اينكه بچه‌هاي خوب سايت خبري هليل، تعبيري كه از حرف‌هاي من كرده‌اند؛ صد البته تعبير درستي نبوده است.

نكته بعدي هم كه شايد در اينجا برخي از مستشكلين بر من وارد كنند اين است كه خب چرا اسم همان چندتايي را كه مي‌دانستي، نگفتي...؟!

در پاسخ به اين اشكال هم بايد گفت كه "المؤمن كيّس". يعني اينكه مسلمان بايد سياستمدار هم باشد و يعني اينكه احساس كردم فعلاً به مصلحت نيست از رسانه‌اي اسم بياورم. مصلحت نه از بابت خودم، كه از اين بابت كه آدم بايد بداند حرفي كه مي‌زند آيا دردي را هم درمان مي‌كند يا اينكه نه!!!؛ بدترش مي‌كند...

بچه‌هاي سايت هليل همچنين در حاشيه‌اي كه به گفته‌هاي من افزوده‌اند؛ نوشته‌اند "جامعه رسانه‌اي در قبال اين حرفها سكوت كرده".

بايد گفت كه اين حرفشان چندان هم درست نيست و يكي، دوتا از رفقاي وارداتي‌مان در خفا كم نگذاشته‌اند از هرچه عصبانيت و...، چه اينكه اين بچه‌هاي سايت هليل هستند كه بايد كمي از بي‌خبري دربيايند و بهتر حواسشان به دور و برشان باشد!

ضمنن هم اينكه بچه‌هاي سايت هليل در ذيل مطلبي كه از من نقل كرده‌اند و بر حواشي‌اش افزوده‌اند؛ آورده‌اند كه "افكار عمومي در اين قضيه سئوالات متعددي دارند". در اين زمينه بايد بگويم بعنوان يك آدم رسانه‌اي اين حرف را درست نمي‌دانم. چه اينكه اين افكار عمومي است كه خود بايد با تطابق درست و غلط‌هاي روزگار، نسبت به شناخت واقعيت‌ها تصميم بگيرد، نه اينكه مدام منتظر باشد كه رسانه‌ها برايش سئوال ايجاد كنند و اين آقاي "افكار عمومي" هم هر روز به يك سمت و سوي جديد بچرخد. كار رسانه فقط گفتن است و كار مخاطب قضاوت كردن.

و حرف آخر هم اينكه بچه‌هاي خوب سايت هليل به نظر من مي‌توانند به‌جاي پرداختن‌هاي معمولي به نكاتي از اين دست،‌ آنهم در اين سطح؛ مسائلي را طرح و پردازش كنند كه لااقل دردي از درد مردم و نقصي از نقائص را بكاهد كه انشاءالله همانطور كه گفتم لااقل پاسخگوي خون شهدايمان نباشند.

والسلام.

در پايان براي دوستان خوبم در سايت خبري هليل و ساير دوستان فعالم در عرصه رسانه‌هاي استان كرمان آروزي خوشبختي و سعادت دارم.

 

والسلام علي من التبع الهدي

برادر كوچك شما

مسعود يارضوي

 

پانويس: سايت هليل، الان كه جمعه و ساعت ۱۱:۴۰ دقيقه است بالا نمي آيد. وگرنه لينك مطلب بچه‌هاي هليل را هم برايتان مي‌گذاشتم. معذرت.

+ نوشته شده در  جمعه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 11:49  توسط مسعود يارضوي  |