عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

پرونده اسكيلاكس

فرجامي براي تحريم‌ها...

پرونده اسكيلاكس

او و همكارانش راه سالتوي تحريم‌ها هستند.

بگذاريد واضح‌تر بگويم. وقتي تحريم مي‌شويم يعني اينكه بعضي‌ كالاها و خدمات خاص را ديگر نمي‌توانيم به راحتي و از روش‌هاي معمول وارد كشور كنيم.

«او» كه از اين به بعد به دلايلي *«اسكيلاكس» صدايش مي‌كنم و رفقايش در واقع آدم‌هايي هستند كه چم و خم كار را خوب بلدند؛ اينكه چطور يك كالاي خارجي را با وجود مخالفت كشوري مثل آمريكا و همدستانش وارد كشور كنند.

اين كه من با او چطور آشنا شده‌ام نكته چندان مهمي نيست. كاملا اتفاقي بود. و اين هم مهم نيست كه چرا اسكيلاكس دوست نداشت اسم خودش، رفقايش و كشورهايي كه از آنها نام برد را در اين مصاحبه بياورم...

گفت‌وگوي ما در يك رستوران كوچك در يكي از خيابان‌هاي گمنام تهران انجام شد و بيش از 3 ساعت به طول انجاميد.

آنچه كه مي‌خوانيد، تمام صحبت‌هاي من و اسكيلاكس است كه پرده از يك راز بزرگ برمي‌داشت.

در مقابل تحريم مي‌بريم يا مي‌بازيم؟

...

_آقاي اسكيلاكس به عنوان اولين سؤال اين پرسش مطرح است كه اگر كشورهاي بزرگ و صاحب برخي فناوري‌ها بخواهند قطعه يا كالايي را نسبت به ما تحريم كنند و نگذارند كه اين كالا به كشور ما برسد؛ آيا در تصميم خود موفق مي‌شوند يا خير؟

اسكيلاكس: اول از همه اين نكته را بايد توضيح داد كه شايد برخي از فناوري‌ها و تجهيزات شايد از نظر ما نوين و جديد باشد اما اين فناوري در همين زمان از نظر كشورهاي صاحب فناوري اصلا چيز تازه‌اي نيست.

بگذاريد يك مثال براي شما بزنم. مثلاً فناوري تلفن همراه را شايد مي‌شد از 30 سال قبل در كشوري مثل آمريكا مشاهده كرد اما شاهديم كه اين فناوري پس از حدود 15 سال وارد كشور ما مي‌شود.

مي‌خواهم اذعان كنم كه كشورهاي پيشرفته به هيچ وجه تمايل ندارند كه تكنولوژي‌هاي روز خود را در اختيار هيچ كشور ديگري و حتي متحدانشان قرار بدهند. و اين عدم تمايل تا جايي ادامه پيدا مي‌كند كه آن فناوري براي كشور مذكور جنبه تجارتي پيدا كند و از ديگر سو نيز كشور متبوع بتواند يك فناوري برتر را به منصه ظهور برساند. در اين صورت است كه بلافاصله مي‌توان به فناوري ذكر شده در بازارهاي رسمي و غير رسمي جهان دست يافت.

البته يك مسئله ديگر به ويژه در مسائل نظامي وجود دارد و آن اينكه كشورهاي پيشرفته دراين قضيه حتي حاضر به فروش يا ارائه دستاوردهاي دسته چندم خود هم به كشورهاي ديگر و به ويژه كشورهاي در حال توسعه نيستند. به طور مثال همواره اين صحبت شنيده مي‌شود كه آمريكا اشتباه كرد كه در زمان رژيم شاه فناوري هواپيماي F14 و سيستم ناوبري آن را وارد ايران كرد. زيرا اين كشور به هيچ وجه فكر نمي‌كرد كه ايراني‌ها بعد از انقلاب بتوانند چنين هواپيمايي پيشرفته‌اي را از زمين بلند كنند؛ اما توانستند.

در مورد اين پرسش هم كه چطور مي‌شود يك كالاي تحريم شده را وارد كشور كرد بگذاريد يك ماجراي جالب را برايتان تعريف كنم.

دو سال قبل در يكي از كشورهاي منطقه يك نمايشگاه فناوري‌هاي هوايي و دريايي برپا شده بود.

يكي از دوستان من همزمان با برپايي اين نمايشگاه از ايران پيغام داد كه به يك نوع navigator خاص(وسيله‌اي براي ناوبري شناورهاي دريايي خاص) نياز داريم. البته اين نكته را هم بايد گفت كه اين دستگاه‌هاي مخصوص فقط توسط يك شركت آمريكايي در دنيا توليد مي‌شود.

به نمايشگاه و غرفه شركت مذكور رفتم و به متصدي غرفه گفتم كه مايلم در زمينه خريد چند دستگاه navigator با شما صحبت كنم. متصدي غرفه هم از من خواست كه براي صحبت كردن در اين باره چند لحظه بايد صبر و با نماينده شركت ياد شده در اين رابطه صحبت كنم.

او كه يك پيرمرد شيك پوش بود پس از دقايقي وارد غرفه شد و پس از احوالپرسي‌هاي معمول به من گفت كه اين دستگاه را براي كدام كشور مي‌خواهي. نام يكي از كشورهاي آفريقايي را ذكر كردم. پيرمرد شروع كرد به خنديدن و به من گفت كه نه. شما اين كالا را براي ايران مي‌خواهيد. در حالتي استفهامي به او گفتم كه از كجا چنين چيزي را مي‌داند. و او پاسخ داد تا آنجا كه ما به عنوان تنها توليد كننده اين دستگاه مي‌دانيم، اين كالا فقط و فقط براي كشتي‌هاي دو كشور در جهان كاربرد دارد. آمريكا و ايران. و حضور ما در اين نمايشگاه هم به اين معني است كه مايليم اين قطعه را به ايران بفروشيم.

به او گفتم چرا دوبي را انتخاب كرديد؟ و او پاسخ داد كه ما مي‌دانيم كه اين يك نمايشگاه خاص است و كشورهاي منطقه حتما براي خريدن نيازهايشان به اينجا مي‌آيند.

_در اينجا يك سؤال براي من مطرح مي‌شود. اگر آنها مي‌دانند كه اين تجهيزات ممكن است عليه خود آنها استفاده شود؛ چرا گاهي بر فروش برخي از آنها اصرار مي‌‌كنند؟

اسكيلاكس: آمريكا و كشورهاي صاحب برخي فناوري‌ها؛ تجهيزاتشان را تنها در صورتي در معرض فروش قرار مي‌دهند كه فناوري برتر آن و يا دفاع ضد حمله آن را در اختيار داشته باشند. ضمن اينكه سود اقتصادي هم براي آنها و شركت‌هايشان از اهميت فوق‌العاده‌اي مطرح است.

_ادامه ماجراي navigator به كجا رسيد؟

اسكيلاكس: مسئول غرفه در نهايت به من گفت كه ما به دلايلي نمي‌توانيم اين كالا را به صورت مستقيم به شما بدهيم. شما مي‌توانيد از طريق يك كشور ثالث مجوز خريد اين كالا را بگيريد و بعد آن را به كشور خودتان وارد كنيد. و بعد اسم چند كشور را برد كه مي‌توانستند در اين قضيه به عنوان كشور ثالث مورد استفاده قرار گيرند.

بگذاريد در همين جا يك نكته را براي شما تأكيد كنم. ما عمده كالاهايي را كه براي وارد كردن آنها دچار مشكل هستيم را از طريق كشورهاي ثالث وارد ايران مي‌كنيم. در واقع يك كشور ديگر را در يك فرآيند تجاري واسطه قرار مي‌دهيم و كالا را وارد مي‌كنيم.

يك نكته ديگر هم شايد برايتان جالب باشد. برخي از قطعات و كالاها هستند كه لزوما در اختيار يك كشور خاص هستند. يعني فقط آن كشور خاص اين كالا را توليد مي‌كند و تجهيزاتي هم كه در كشور ما وجود دارد فقط و فقط وابسته به همين قطعه است. اين در شرايطي است كه كشور توليد كننده هم به هيچ وجه نمي‌خواهد و قصد ندارد كه اين كالا را در اختيار ديگراني من‌جمله ما قرار دهد. در اين شرايط هم مي‌شود به وسيله برخي شبكه‌هايي كه در قبال پول كار مي‌كنند آن كالا يا قطعه را به دست آورد.

البته بايد گفت كه در موقعيت كنوني دنيا تمام كشورهاي صاحب فناوري مي‌دانند كه كالايشان كجا مي‌رود. در واقع با امكانات رهگيري موجود همه كشورها حتي اگر كالاي توليدي آنها در چند كشور هم گردش كند؛ دست آخر مي‌دانند كه كالايشان در كدام كشور مورد استفاده قرار مي‌گيرد. ضمن اينكه مواقعي هم هست كه كشور يا گروه فروشنده به هيچ وجه دوست ندارد بداند كه مقصد كالايش كجاست. در حقيقت پول براي آنها مهمتر از مقصد كالاست.

_چرا كسي از روند اين معاملات با خبر نمي‌شود؟ اين معاملات مخفي صورت مي‌گيرند يا علني؟ چه كسي غير از طرف‌هاي درگير در جريان آنها قرار دارد؟

اسكيلاكس: عموم اين معاملات به صورت مخفي و در كشورهاي مختلفي انجام مي‌گيرد. طرف‌هاي معاملات هم فقط كشورها يا نمايندگان رسمي و غير رسمي آنها نيستند. جدايي طلب‌ها، تروريست‌ها و به ويژه كشورهاي جنگ طلب يا ترسيده از جنگ عموماً خريداران سلاح و كشورها نيز خريدار سلاح و ساير مايحتاج تكنولوژيك خود هستند.

يك نكته در اين ميان نكته اساسي است و آن هم اينكه هر دو طرف هستند كه در اين معامله سود مي‌برند. در نتيجه هر دو طرف تمايل دارند كه اين معاملات انجام شود و البته مخفي هم انجام شود تا يك سود بدون دردسر نصيب آنها شود.

_دوست دارم كمي هم در مورد قيمت‌ها و در واقع حرف اصلي اين معاملات صحبت كنيم. آيا كشورهاي ثالثي كه از آنها ياد كرديد هم قيمت كالاهايي را كه مي‌دانند در كشور آنها نخواهد ماند؛ افزايش مي‌دهند؟

اسكيلاكس: بله. حتماً همينطور است. نه تنها كشور ثالث يا كشورهاي ثالث بلكه حتي وقتي فروشنده هم مطلع مي‌شود كه معامله در حال انجام از اهميت استراتژيكي برخوردار است يا اينكه مسكوت ماندن آن ضروري است، قيمت را افزايش مي‌دهد. البته تصريح مي‌كنم كه اين افزايش قيمت توسط فروشنده و كشورهاي ثالث در معاملات اينگونه‌اي نكته چندان غريبي نيست و يك امر مرسوم است.

_من در اينجا مي خواهم يك بار ديگر سؤال اصلي‌ام را از شما بپرسم. لطفا صريحاً بگوييد كه اگر ما يعني ايران، در يك كالا يا قطعه تحريم باشيم و كشورهاي بزرگ و تحريم كننده به هيچ صورتي نخواهند اين كالا وارد كشور ما بشود، آيا ما با اين شرايط مي‌توانيم از طرق ديگري آن كالا را به كشور وارد كنيم يا نه؟

اسكيلاكس: هيچ كالايي در دنيا نيست كه نتوانيم آن را وارد كشورمان كنيم. حتماً توانايي اين كار را داريم.

_اگر اين حرف شما را بپذيريم پس چرا مسئله تحريم اين همه با سر و صدا همراه است. چرا با وجود اينكه آنها هم مي‌دانند تحريم يك واژه غيرعملي است اين همه آن را با طمطراق مطرح مي‌كنند. و از طرف ديگر به نظر شما چرا اين مسئله در داخل هم با حساسيت‌هايي همراه است؟

اسكيلاكس: شما درست مي‌گوييد. تحريم در مورد ما ممكن نيست. اما خاصيتي كه دارد اين است كه هزينه‌هاي ما را زياد مي‌كند. قبلاً هم گفتم. مثلا وقتي يك فروشنده خارجي به حساسيت يك معامله پي مي‌برد قيمت را شارژ مي‌كند. از طرف ديگر از نظر من به عنوان كسي كه فعاليت اقتصادي بين‌المللي انجام مي‌دهد، اين تحريم‌ها هزينه‌هاي ما را در زمينه‌هاي مختلف افزايش مي‌دهد. نارضايتي داخلي را هم زياد مي‌كند. اين از نظر كشورهايي مثل آمريكا اصلاً چيز كمي نيست. به نظر من آنها مي‌خواهند كاري كنند كه تمام فكر و ذكر ما مشغول به خريد كالاهاي تحريمي شود. در واقع مي‌خواهم بگويم شايد آنها مي‌خواهند ما بترسيم. آنها به همين چيزها چشم دوخته‌اند.

_آقاي اسكيلاكس حرف‌هاي شما قابل قبول است. اما من نمي‌خواهم در اين مورد ساده‌انديشي كنم. اين حرف شما كه مي‌گوييد ورود هيچ كالايي به كشور غير ممكن نيست را مي‌شود قبول كرد. اما در مسائل گردش مالي به نظر مي‌رسد دچار مشكل بشويم. ضمن اينكه براي خريد همين كالاهاي تحريمي هم نياز به گردش تسهيل شده مالي در سطح بين المللي داريم. امروز شاهديم كه برخي از بانك‌هاي ما هم تحريم شده‌اند. بانك‌هاي خارجي LC و USANCE يا اعتبارات اسنادي ما را قبول نمي‌كنند. راهبرد شما در اين قضيه چگونه انجام مي‌شود.

اسكيلاكس: البته بايد گفت كه حتي در موقعيت كنوني هم بانك‌هايي حتي در اروپا هستند كه پول و سود برايشان مهم‌تر از تصميمات آمريكاست و يوزانس ما را مي‌پذيرند و ال‌سي هم برايمان باز مي‌كنند.

حتي يادم هست يكي از بانك‌هاي مطرح يك كشور اروپايي هم كه به واسطه همكاري مالي با ايران توسط آمريكا جريمه شده بود، رسما اعلام كرد كه جريمه منظور شده را مي‌پردازد اما به همكاري خود با ايران ادامه مي‌دهد.

بايد تصريح كرد كه اين بانك در معادلات خود حتما به اين نكته واقف است كه سودي كه از قِبَل همكاري با ايران كسب مي‌كند بسيار بيشتر از جريمه‌اي است كه به آمريكا خواهد پرداخت.

_فكر مي‌كنم اين نكته طبيعي باشد كه آنها براي همكاري با ما در موقعيت تحريم، شرايط جديدتري در بحث كارمزدهاي بانكي يا جابه‌جايي‌هاي ال‌سي و مواردي از اين قبيل داشته باشند. در اين مورد هم صحبت كنيد.

اسكيلاكس: اين حرف شما كاملا درست است. آنها شرايطي دارند ولي بايد گفت كه اين شرايط كاملا تعريف شده و بر اساس درصد ريسك براي آنها تعريف مي‌شود. البته اين را هم در نظر بگيريد كه ما در شرايط كنوني ديگر ايران دهه شصت نيستيم. توانايي بازپرداخت‌هاي مالي ما بالا رفته است. در واقع ريسك معامله مالي با ما با وجود اينكه حساسيت نسبتا بالايي دارد اما احتمال ضرر در آن فوق العاده پايين است.

در مورد سؤال شما اگر بخواهم واضح‌تر توضيح بدهم به اين صورت است كه بانك‌هاي خارجي وقتي مي‌خواهند با يك طرف ايراني كار كنند، كارمزد خود را تا حدي افزايش مي‌‌دهند.

البته بسياري از بانك‌ها هم هستند كه حتي حواله‌هاي نقدي ما را هم قبول نمي‌كنند، اما بانك‌هاي مايل به همكاري نيز در كشورهاي مختلف و حتي در اروپا كم نيستند. و حتي افرادي هم در كشورهاي مختلف دنيا به عنوان واسطه پيدا مي‌شوند كه ال‌سي ما را قبول مي‌كنند.

اين نكته را هم مد نظر داشته باشيد كه در فرآيندهاي گردش مالي بين‌المللي به ويژه در اعتبارات اسنادي نظير يوزانس و الي‌سي، نياز به حضور بانك واسطه است و اين در حالي است كه بانك واسطه اكثر بانك‌هاي مهم دنيا و يا بانك‌هاي مهم در كشورهاي مختلف، بانك‌هاي آمريكايي هستند كه ممكن است در هنگام تحريم ما، سنگ‌اندازي‌هايي انجام دهند. اما خب، بانك‌هايي پيدا مي‌شوند كه با ما همكاري كنند و راه بسته نيست.

_ مي خواهم شرايط سخت‌تري را تصور كنم و در همين تصورات سخت‌تر اين سؤال را مطرح كنم كه  آيا مي‌شود شرايطي سخت‌تر از اين را هم تصور كرد؟ آيا امكان دارد كه روزي برسد كه هيچ بانكي يوزانس و كلاً اعتبارات اسنادي ما را قبول نكند؟

اسكيلاكس: به نظر من ايران اين روزها را هم پيش بيني كرده است. بايد گفت كه ما امروز در كشورهاي مختلف و در بانك‌هاي مختلفي داراي سهام هستيم. ضمن اينكه جمهوري اسلامي اينطور كه من مي‌دانم در چند كشور هم اقدام به ايجاد بانك‌هايي با سرمايه مشترك كرده است.

_لطفا با اين پيش فرض به سؤال من پاسخ بدهيد كه حتي طرف‌هاي ايراني هم در كشورهاي خارجي مجاز به انجام معامله نباشند.

اسكيلاكس: بگذاريد جواب شما را به اين صورت پاسخ بدهم. امروز شركت‌هاي بزرگي در دنيا و در كشورهاي مختلف حضور دارند و فعاليت مي‌كنند كه اصلا ايراني نيستند. حتي شناسنامه ايراني هم ندارند. اما وابسته به ايرانند. چرايي اين وابستگي دلايل زيادي دارد كه شايد در حيطه گفت‌وگوي ما نباشد. اما در ارتباط با سؤال شما مي‌توان گفت كه اين شركت‌هاي غير ايراني كه در واقع متعلق به خود ما هستند به راحتي مي‌توانن سهام هر بانكي را بخرند. و اين برخورداري از سهام بانك‌ها براي آنها امتيازاتي را ايجاد مي‌كند كه اين شركت‌ها با استفاده از اين امتيازها مي‌توانند اقدام به جابه جايي كالا و مبالغ هنگفت مالي از طريق بانك مذكور كنند.

در واقع مي‌توان گفت كه سهامداران عمده بانك‌هاي خارجي يك جور دستور دهنده محسوب مي‌شوند.

اين نكته را از ياد نبريد كه مثلاً شخص من به عنوان كسيكه در همين حيطه فعاليت دارد؛ مي‌توانيم به گونه اي كار را پوشش دهيم كه هيچ اسمي از ايران يا هر كشور ديگري مطرح نباشد.

مي خواهم بگويم حتي دور زدن قوانين تحريم هم راه دارد.

_من همواره يك سؤال را در ذهن خودم داشته‌ام و آن سؤال بحث قطعات يدكي در صنعت هوايي است. اگر ما در بحث قطعات هواپيماهايمان تحريم باشيم، آيا مي‌توانيم اين قطعات را تأمين كنيم؟

اسكيلاكس: در هواپيماهاي مسافربري هيچ قطعه‌اي نيست كه نتوانيم وارد كنيم. البته كشورهاي خارجي در قالب قراردادهايي كه براي خريد هواپيما با ما امضا مي‌كنند؛ موظفند تمام قطعات اين هواپيماها را تأمين كنند.

_هواپيما چطور؟ آيا مي‌توانيم هواپيماي مسافربري هم بخريم؟

اسكيلاكس: مستقيم نه اما به صورت غير مستقيم اگر تحريم باشيم مي‌توانيم هواپيماي دسته دوم بخريم.

_نظرتان درباره تحريم بنزين چيست؟

اسكيلاكس: تحريم كالاهاي عمومي كار بسيار سختي است. ضمن اينكه ما در دوران جنگ هم تحريم بنزين بوديم ولي اتفاق خاصي رخ نداد.

_در بحث تحريم بانك‌هاي ايراني از سوي آمريكا، مي‌شنويم كه مسئولان بانك‌هاي ما در مصاحبه‌ها مي‌گويند كه اين تحريم ها فقط كمي براي ما ايجاد زحمت مي‌كند، نه بيشتر؟ اين صحبت‌ها از نظر شما واقعي است يا نه؟

اسكيلاكس: بله. كاملاً. همانطور كه قبلاً هم گفتم دور زدن اين قبيل تحريم‌ها راه دارد. البته زحمت هم درست مي‌شود، اما فعاليتي تعطيل نمي‌شود.

_مي‌خواهم يك سؤال كلي‌تر بپرسم. با توجه به پاسخ‌هايي كه از شما شنيدم، خسارات احتمالي تحريم بيشتر يكسري هزينه‌هاي عمومي به نظر مي‌رسد و البته پاسخ‌هاي شما هم در جواب پرسش‌هاي من مطرح شد. مايلم نظر شخص شما به عنوان كسي كه در سطح بين‌المللي اقدام به كار اقتصادي و بازرگاني كالا مي‌كند را نيز در مورد تحريم‌ها بدانم.

اسكيلاكس: ببينيد، تمام اين صحبت‌هايي كه مطرح شد در رابطه با كالاهاي مختلف بود. كالاهايي كه در هر زماني مي‌توانيم آنها را بخريم. اما به نظر من اين نكته هم مهم است كه بتوانيم پول و سرمايه را وارد كنيم. البته منظورم پول تميز است نه پول كثيف. پولي كه هم براي ما و هم براي سرمايه‌گذارهاي خارجي سود داشته باشد و اشتغال و درآمد ايجاد كند.

تحريم مي‌تواند در صورت كلي سبب كاهش سرمايه‌گذاري‌ها در كشور شود. و كاهش سرمايه‌گذاري نيز به اين معني است كه ورود فناوري به كشور مشكل مي‌شود. البته تصريح مي‌كنم كه همين مسئله هم همانطور كه در مورد ورود كالا گفتم؛ راه‌هايي دارد اما اين نكته قابل كتمان نيست كه تحريم‌، ريسك سرمايه‌گذاري در كشور را بالا مي‌برد.

_يك نكته هميشه براي من جذاب بوده است. امكان خريد نقدي براي ما در سطح بين‌المللي وجود دارد؟

اسكيلاكس: الآن به هيچ وجه چنين چيزي ممكن نيست. تا چند سال قبل شايد چنين چيزي ممكن بود اما الآن به دليل اينكه كشورهاي مختلف دنيا در اين زمينه حساس شده‌اند؛ چنين امكاني وجود ندارد. البته نه تنها پول نقد كه حتي بحث TRANSFER هم ديگر درباره مبالغ كلان ممكن نيست. و بانك‌ها و صرافي‌ها در اين زمينه سؤال‌هاي مختلفي مي‌كنند و تا از محل هزينه‌كرد پول شما مطمئن نشوند، اقدام به اين كار نمي‌كنند.

_يك نكته ديگر هم براي من جاي سؤال دارد. بهرحال تمام اين اقداماتي را كه در پاسخ‌هاي شما شنيدم نمي‌توان فقط و فقط از طريق رابط‌هاي ايراني انجام داد. يعني مي‌خواهم بگويم اين وسط حتما برخي از عده‌اي هستند كه بي هيچ مليّت خاصي كارهاي تجاري انجام مي‌دهند و دستمزد خودشان را مي‌خواهند. اگر امكان دارد دوست دارم در مورد ميزان دستمزد اين واسطه‌ها به ويژه در شرايط تحريم بيشتر بدانم.

اسكيلاكس: اساساً اين دستمزدها زياد مهم نيستند. به هر حال شخص يا گروهي كه قول تهيه يك كالا يا جلب رضايت يك سرمايه گذار را براي سرمايه‌گذاري مي‌دهد يك قيمت يا درصد را براي دستمزد پيشنهاد مي‌دهد و طرف خريدار كالا يا نيازمند به سرمايه‌گذاري هم اين نرخ را قبول يا رد مي‌كند. اما چيزي كه دوست دارم بگويم درصدهاي نامعقولي است كه در اين واسط از جانب عده‌اي درخواست مي‌شود.

بگذاريد يك حقيقت را به شما بگويم. ما وقتي در شرايط تحريم قصد داريم يك كالاي تحريم شده را براي كشور بخريم، عناصر دخيل در اين مسئله اعم از كشور يا كشورهاي ثالث، بانك‌هاي واسط، دلال‌ها و بقيه مجموعاً درصدهايي را كه طلب مي‌كنند مي تواند تا 50 درصد به قيمت كالا بيافزايد. اما وجود فساد و برخي درخواست‌هاي نامعقولي كه در اين وسط و به ويژه گاهي در داخل كشور مطرح مي‌شود، گاهي تا 200 درصد به مبلغ اصلي كالا اضافه مي‌كند.

_باور اين مطلب شما براي من سخت است. يعني كسانيكه در مسير خريداري كالا هم قرار دارند، درخواست درصد مي‌كنند؟

اسكيلاكس: بله. يعني مواردي بوده است كه يكي از نفرات دخيل در تيم درخواست كالا يا سرمايه‌گذاري براي ما مطرح مي‌كند كه درصد من يا ما را هم در نظر بگيريد و بعد قيمت را اعلام كنيد. و ناگفته نماند كه درصدهاي بالايي را هم مطرح مي‌كنند كه به هيچ وجه معقول نيستند.

البته تصريح مي‌كنم كه به همين ميزان انسان‌هاي شريفي هم وجود دارند كه در برخي از سيستم‌ها با آنها كار كرده‌ايم. انسان‌هايي كه بدون درخواست هيچ درصد اضافه‌اي از مبلغ پروژه، مدام هم تأكيد دارند كه كالايي را مي‌خواهند كه داراي كمترين قيمت باشد.

.

.

.

ساعت حوالي 10 شب است و من و اسكيلاكس هر دو خسته‌ايم. ديالوگ آخر گفت‌وگوي من و او چند خوش و بش دوستانه و آرزوي موفقيت براي يكديگر است. به اسكيلاكس مي‌گويم: براي من جالب است كه شما هنوز در ايران مانده‌ايد. او جواب مي‌دهد: كشورم را دوست دارم.

 

 انتهاي پيام/

پانويس:

اسكيلاكس: نامي متعلق به شخصيتي در ايران باستان و نام تعدادي از پروژه‌هاي تكنولوژيك غربي.

يوزانس، ال‌سي: انواعي از فرآيندهاي بانكي براي معامله اسناد معامله و وجه آن در سطح بين المللي

_مصاحبه شونده در اين گفتگو در واقع يك نفر از جامعه بزرگ بخش خصوصي كشورمان است. بديهيست كه ممكن است برخي آمار ارائه شده با آمار رسمي متناقض باشد و همچنين برخي صحبت‌هاي طرح شده نيز در هر لحظه‌اي در منع قوانين اقتصادي و يا ملي كشور ما و يا ساير كشورها قرار گيرد. اين گفتگو صرفا به بيان برخي فرآيندهاي تجارت در بخش خصوصي و بين المللي پرداخته است و نه بيشتر.

_ اين گفتگو حاوي اطلاعات بيشتري نيست!

ــ نقل اين مصاحبه با ذكر منبع بلامانع است

+ نوشته شده در  سه شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۸۹ساعت 10:19  توسط مسعود يارضوي  |