عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

...

_ حمله نظامي آمريكا به ايران بسيار ساده شكل خواهد گرفت. ممكن است تصوير كريستين امان‌پور يا يك خبرنگار ديگر غربي در يك صبح گرگ و ميش از تمام رسانه‌هاي جهان پخش خواهد شد در حاليكه مشغول اداي يك پلاتو درباره آغاز جنگ ايران و آمريكاست. و هنوز تا انتهاي پلاتو مانده است كه اولين موشك آمريكايي يا اسرائيلي در ايران منفجر مي‌شود...

اين ابتداي ماجرا بود. اما ادامه و انتها را كسي نمي‌داند. يعني بايد تصريح كرد كه لااقل كساني مثل دولتمردان آمريكايي و متحدانشان جزو كساني هستند كه به هيچ وجه از اين ادامه و انتها چيزي مي‌دانند و اگر هم بدانند قدرت تحليل آن را ندارند.

جنگ احتمالي ما با آمريكا قطعا با پيش درآمد موشك‌ها و هواپيماها آغاز مي‌شود و در ادامه در صورتيكه آمريكا بخواهد باز هم اشتباهاتي همچون عراق و افغانستان را تكرار كند، با نفرات رزمنده نيز ادامه مي‌يابد.

بايد گفت كه در اين جنگ بيش از آنكه براي ما ايراني‌ها مهم باشد چه اتفاقي رخ مي‌دهد، براي آمريكا مهم است كه چشم‌انداز پيش روي او به چه شكل خواهد بود.

و اين نوشته‌ها چشم اندازي است كه آمريكا چه بخواهد و چه نخواهد، آن را در مقابل خود خواهد ديد.

بسياري از موشك‌هاي آمريكايي و اسرائيلي به ايران نخواهند رسيد و در هوا مورد اصابت سامانه‌هايي همچون «ام تار»، سامانه‌اي شبيه «اس 300»، «پاتريود» و ساير سيستم‌هاي ضد موشكي در اختيار جمهوري اسلامي قرار مي‌گيرند. دقت داشته باشيد كه ايران افغانستان نيست كه رزمندگانش دچار جنگ داخلي باشند و عراق هم نيست كه داخل لوله‌هاي ضد‌هوايي‌هايش كبوتر لانه كرده باشد.

آمريكا ضمن اينكه بايد به خاطر بسپارد كه موشك‌هاي جمهوري اسلامي ايران توان هدف قراردادن شهرهاي آمريكا را دارند، (اشاره به صحبت‌هاي چند سال قبل يكي از مسئولان بلندپايه ايران!)؛ پس از آغاز حمله موشكي به هواپيماهايي كه از روي ناوهاي هواپيمابر اين كشور در خليج فارس و يا از پايگاه‌هاي آمريكايي در كشورهاي منطقه بلند مي‌شوند؛ پناه مي برد. هواپيماهايي كه هنوز دقايقي از ورود آنها به آسمان ايران نخواهد گذشت كه شب و روزشان پر از شهاب ثاقب مي‌شود. شهاب‌هايي كه ممكن است يك گلوله ساده يك ضد هوايي معمولي باشند يا يك موشك رهگير...

شهاب‌هاي ثاقبي كه از هوا و دريا و خشكي به سمت هواپيماهاي دشمن روانه مي‌شوند.

مي‌شود اسم اين نوع پدافند را پدافند باراني نام نهاد. پدافندي كه در واقع دشمن به هيچ وجه نمي‌تواند تصور كند كه ايستگاه‌هاي استقرار پدافند‌ها در كجا و در كدام نقاط قرار دارند؟ آيا در كنار پايگاه‌هاي نظامي قرار دارند يا در دل بيابان‌ها...؟! يا ممكن است يك بار بر روي زمين آشكار شوند و پس از هدف قرار دادن دشمن دوباره محو شوند.

از ديگر سو خلبانان دشمن بايد با اولين پرواز؛ بار و بنه اسارتي چند ده ساله را در زندان‌هاي ايران همراه خود بياورند.

اين ادعا مضحك ولي بسيار تا بسيار واقعي است. هواپيمايي كه لحظاتي پس از بلند شدن از زمين شاهد انفجارهاي پي در پي در آشيانه‌اش باشد؛ به كدام سو جز فرودگاه‌هاي كشور متخاصم پناه خواهد برد؟ (اتفاقي كه در ماجراي حمله صدام به كويت رخ داد...)

آمريكا بايد بداند كه وقتي حزب الله مي‌تواند رزم ناو مجهز اسرائيلي را به عنوان يكي از چند رزم ناو مجهز دنيا مورد هدف قرار دهد؛ در مقياسي بسيار بزرگتر همچون ايران اسلامي، هدف قرار دادن ناوهاي هواپيمابر آمريكايي و رزم ناوهاي اين كشور در خليج فارس و درياي عمان؛ بسيار تا بسيار ساده تر خواهد بود.

آمريكا انگار نمي‌داند كه تعداد ناوها و زيردريايي هاي اين كشور در خليج فارس و درياي عمان به قدري زياد است كه ايران حتي در صورت شليك كور به اين آبها نيز مي‌تواند اين كشور را دچار خسارات سنگين و خود را به عنوان پيروز جنگ دريايي معرفي كند. (اشاره به پليس عبورو مرور دريايي آمريكا در خليج فارس!)

و اين در حاليستكه ناوچه‌ها و رزم‌ناوهاي آمريكايي در خليج فارس با چالش‌هايي مثل قايق‌هاي موشك انداز و كماندوهاي غواص نيروي دريايي ارتش ايران مواجهند.

قايق‌هايي كه حتي مسئولان آمريكايي نيز به استيصال در چگونگي حذر كردن از آنها اعتراف كرده‌اند (اشاره به اظهارات يكي از مقامات ارتش آمريكا) و غواصان تكاوري كه به راحتي بر روي ناوهاي آمريكايي نقاشي مي‌كشند و بي هيچ آسيبي در اعماق دريا گم مي‌شوند. (اشاره به خبري منتشر شده مبني بر حك شدن آرم جمهوري اسلامي ايران بر روي بدنه يكي از رزم‌ناوهاي آمريكايي)

آمريكا پس از اقدام در جنگ هوايي و ناكامي در اين عرصه به جنگ زميني و استفاده از نفرهاي رزمي خود پناه خود برد.

و بايد گفت كه استفاده از نفرات رزمي در يك جنگ، قبل از هرچيز نياز به شناخت رزمندگان جبهه مقابل و شناخت توانايي‌هاي رزمي آنان است.

ايران اسلامي هم اكنون با برخورداري از نيروهاي كلاسيكي همچون  كماندوهاي كلاه‌سبز، تفنگدران دريايي ارتش و گردان‌هاي تكاوري سپاه پاسداران به قدرتي بي‌بديل در سطح منطقه و بلكه دنيا مبدل شده است.

نيروهاي كه تحت سخت‌ترين و پيشرفته‌ترين آموزش‌هاي نظامي روز دنيا قرار گرفته‌اند.

نيروهايي شديدتر از طوفان و اشباحي خشمگين در مقابل دشمن كه گويا جنگ تن به تن را بيش از جنگ با اسلحه آموخته‌اند!

از ديگر سو آمريكا و متحدانش از حقيقت ديگري نيز غافلند.

ايران اسلامي هم اكنون و پس از گذشت بيش از 31 سال از انقلاب شكوهمند اسلامي، پارتيزان‌ها و چريك‌هاي جواني را در دامن خود تربيت كرده است كه يكي از ظرفيت‌هاي بالاي ايران در مقابله با دشمنانش به شمار مي‌روند.

چريك‌هاي جواني كه در تمام طول اين سال‌ها در جبهه‌هايي ناشناخته، در جنگ‌هاي پارتيزاني و آموزش‌هاي تكاوري، آبديده‌ شده‌اند و در صورت نياز، همچون ابابيل بر دشمنان كشور خود خواهند تاخت.

نيروهايي كه به خوبي آموخته‌اند چطور قالب‌هاي جنگ‌ نامنظم و دفاع نامتقارن را در هنگامه يك جنگ كلاسيك پياده سازي كنند و آمريكا بايد بداند كه اين چند جمله كوتاه در صورت عملي شدن؛ روز را بر سربازانش به شب تبديل مي‌كند.

و نيروهاي آمريكايي و متحدانش شايد هوس كنند كه وارد مرزهاي ايران شود.

در اينجا بايد گفت كه اگر آمريكا و نوابغ نظامي اين كشور دوست ندارند به هيچ وجه از راز مكتومي به نام بندر ام‌القصر صحبت و يا به آن فكر كنند ولي ما خبرنگاران ايراني جسارت بيان اين راز را داريم.

ام‌القصر يك بندر دريايي است كه شكل جغرافيايي آن شبيه عدد هفت است و در جنوبي‌ترين نقطه كشور عراق قرار دارد.

ارتش آمريكا پس از حملات موشكي و هوايي خود به كشور عراق قصد مي‌كند كه نيروهاي خود را از اين بندر وارد خاك عراق نمايد.

بندري كه ساكنان آن عمدتا عشاير عراقي هستند.

و آمريكا آرزوي حركت مستقيم به سمت پايتخت عراق يعني بغداد را با خود به باتلاق عراق فرو ‌برد.

عشاير با حميت عراقي و مردمان ساكن ام‌القصر بيش از 20 روز، سربازان تا دندان مسلح آمريكايي را در سواحل اين بندر نگه مي‌دارند و كار به آنجا مي‌رسد كه ارتش شكست خورده از عشاير و مبارزان ام‌القصر مجبور به تغيير تاكتيك و دور زدن نقشه عراق مي‌شود.

فرماندهان و استراتژيست‌هاي نظامي آمريكا اين واقعيت تاريخي را چگونه توجيه مي‌كنند؟ و در صورت توجيه آيا به اين حقيقت نيز خواهند رسيد كه در هر قدم از خاك جمهوري اسلامي ايران، بلايي بدتر از داستان ام‌القصر براي آنان آماده شده است...؟!

از ديگر سو آمريكا بداند كه اگر با سربازان خود از سمت كوفه و غرب وارد بغداد مي‌شود و عده‌اي از مردم در كنار سربازان آمريكايي عكس يادگاري مي‌گيرند و از ورود آنان ابراز خوشحالي مي‌كنند؛ اين ماجراي مضحك در ايران تكرار نخواهد شد و تنها چيزي كه با هر قدم پذيراي نيروهاي آمريكايي خواهد بود، گلوله‌هاي خشم اكثريت مردم و جوانان ايران است كه بر سر آنان خواهد باريد و راه را بر آنان سد مي‌كند.

آمريكا در اين جنگ احتمالي در هر عرصه‌اي كه بخواهد با ايران اسلامي وارد جنگ شود به بن بست خواهد رسيد و اين به بن‌بست رسيدن سبب چالشي شدن جنگ آمريكا و متحدانش با ايران مي‌شود. (اشاره به پيامدهاي جنگ‌هاي ويتنام، افغانستان و عراق براي آمريكا)

جنگ فرسايشي، حمايت‌هاي بين‌المللي را از آمريكا به مرور كمرنگ مي‌كند. و اين مسئله آمريكا را زير فشار شديد سياسي قرار مي‌دهد.

البته اين كمرنگ شدن حمايت‌ها فقط از بعد سياسي نيست. قطعاً جمهوري اسلامي ايران تحمل نخواهد كرد كه از كشوري در همسايگي اين كشور، هواپيما و نيروهاي آمريكايي به سمت ايران گسيل شوند. (اشاره به صحبت‌هاي جسته و گريخته برخي مقامات جمهوري اسلامي ايران)

از ديگر سو در جنگ احتمالي آمريكا و ايران؛ تنها سربازان آمريكايي نيستند كه مورد آسيب قرار مي‌گيرند؛ بلكه منافع آمريكا نيز در سراسر جهان از بين مي‌رود.

اينكه منافع آمريكا چيستند، در كجاي دنيا قرار دارند و چگونه دشمنان آمريكا مي‌توانند اين منافع را از بين ببرند؛ سؤالاتي هستند كه پاسخ به آنها در صلاحيت اين گزارش نيست. اما فقط و فقط به ذكر همين نكته بسنده مي‌شود كه اگر جنگي در منطقه درگيرد؛ موشكباران احتمالي يكي از متحدان آمريكا در منطقه همچون اسرائيل، مي‌تواند در يك چشم بهم زدن جنگ احتمالي آمريكا با ايران را به اتمام برساند و ايران را به عنوان پيروز هميشه جنگ معرفي كند.

و اما خطرناك‌ترين پيامد جنگ آمريكا با ايران...

آمريكا شايد بتواند با حماقتي كه به خرج مي‌دهد، آغازگر جنگ باشد (اشاره به صحبت‌هاي منتشر شده از مقام معظم رهبري!)

اما قطعا تعيين كننده چگونگي ادامه و يا زمان پايان آن نخواهد بود.

با شناختي كه از توانمندي‌ها و سياست‌هاي جمهوري اسلامي ايران داريم، اين كشور در صورت وقوع جنگ، ريشه دشمنانش را از بيخ و بن برخواهند كند. (اشاره به راهبرد «راه قدس از كربلا مي‌گذرد» و سياست‌هاي فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در سال‌هاي دفاع مقدس و حضور آنان در عراق و سوريه)

اين حرف به اين معني است كه آمريكا در صورت جنگ احتمالي با ايران تنها گرفتار يك شكست مفتضحانه نخواهد شد! بلكه شايد بتوان مقولاتي بيش از يك شكست را براي اين كشور متصور بود. مقولاتي مثل فروپاشي آمريكا...

 

و حرف آخر...

آمريكا و سردمدارانش اين روزها از جنگي صحبت مي‌كنند كه براي آنان مثل يك جعبه سربسته در انتهاي يك جاده خطرناك مي‌ماند.

جعبه‌اي كه بارها سعي كرده‌اند به آن برسند و از محتوياتش با خبر شوند اما همواره در مسير راه با حادثه‌اي ناگوار مواجه شده‌ و از رسيدن به جعبه ناكام مانده‌اند.

آنچه كه در اين گزارش خوانديد تنها، بخشي از چالش‌هايي بود كه آمريكا در مسير جاده با آنها مواجه مي‌شود. اينكه در اين جعبه چه چيزي در انتظار آمريكا نهفته است، نكته‌ايست كه هيچكس از آن خبر ندارد!

 

گزارش مسعود يارضوي

 

(_ نكته: نويسنده اين گزارش يك مقام نظامي و يا دولتي نيست. آنچه كه خوانديد رازهاي گفته و ناگفته‌ايست كه هر ذهن جستجوگري مي‌تواند به آنها دست يازد.)

 

+ نوشته شده در  جمعه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 12:54  توسط مسعود يارضوي  |