هفته دولت
خستهام از اين همه آمارهاي تكراري كه خبرنگارها مدام از زير و روي دولت ميدهند.
با خودم فكر ميكنم اينطور نوشتنها از دولت جز يك مشت پر كردن الكي فضاي بيگناه نت، هيچ خاصيت ديگري ندارد.
بايد خبرنگارها چشمهايشان را بشويند. نوشتن اين قبيل گزارشها و خبرها حتما بايد جور ديگري باشد.
در واقع بايد به گونهاي باشد كه هر سه ضلع اخبار هفته دولت (مردم، خبرنگار، دولت) بتوانند حرف همديگر را بفهمند و هركس سهم خود را از اين فهميدن بردارد. اينكه مثلا دولت در فلان قسمت از كشور ۷۳۹ پروژه با اعتبار فلان مقدار ريال را ميخواهد افتتاح كند، باور كنيد خبرش ميتواند در زمره ثقيلترين اخبار دنيا باشد. توانستم حرف را بگويم...؟!
اين گزارش را سعي كردم با چشمهايي شسته و با ديدي نو تقرير كنم. تك به تك عباراتش برآمده از خاطراتم و خبرهايي است كه در همين زمينه منتشر شده و من به عنوان يك خبرنگار، طي تمام سالهاي كاريام، شاهد وقوع آنها بوده و يا خبرهايش را خواندهام.
ميخواهم در اينجا از تمام كساني كه براي نوشتن اين گزارش ياريام كردند، تشكر كنم. به ويژه از دبير خوبم، جناب آقاي كربلايي و از دوست خوبم مهندس كيان.
پانويس:
ببخشيد كه از كار خودم راضيام. اولا كه به قول يكي از استادهاي خوب دانشگاهم؛ از خود راضي بودن لزوماً چيز بدي نيست و ثانياً از خودم راضيام چون سه روز تمام را فكر كردم كه گزارشي بنويسم كه جديد باشد، تعريف بيجا از دولت نباشد، وجهي از مقايسه باشد، بيان ريز و درشت باشد، كوتاه باشد، حاوي لحظههاي ناب باشد و... (و فكر ميكنم توانسته باشم، اين چند صفت را در گزارش مذكور متبلور كنم.)
همین گزارش در مشرق
همین گزارش در رجانیوز