من اين روزها
بوي فتنهاي تلخ و شرربار به مشامم ميرسد...
فتنهاي سرزده از دامان نقابها و نه نضج گرفته از آغوش غريبهها...
فتنهاي كه اين بار سر از دامان كساني بلند خواهند كرد كه با لبخند در مقابل خيمه علي قدم ميزنند ولي خنجرهاي زهردارشان را زير لباسها پنهان كردهاند...
بوي فتنه را از سمت كساني احساس ميكنم كه فرزندان نان حرامند...
نفير ميكشد فتنهاي در گوش من از سوي گرگهايي ترسويي در پوست ميش...
پانويس: دارم احساسش ميكنم... فتنه 10 سال بعد را كه ديگر از جانب اپوزسيون نخواهد بود.
اينبار احساس ميكنم بايد در ميان خودمان دنبالشان گشت... (و بيشتر خواهم نوشت)
_ منتظر جار و جنجالهاي جديد آمريكا باشيد... «الياس كشميري»!
_احمد خرم: "اصلاحات بايد بداند از كجا شروع كند..."
من: "از افتتاحيه فرودگاه امام خميني"
پانويس: يادتان كه هست...؟! (تيتر به نقل از نيمتاي نخست شرق)
_يك نصيحت برادرانه ميخواهيد...؟!
هركس را ديديد فرياد وااسلامايش به آسمان بلند است و دارد از غصه احمدينژاد و اصولگرايي و از اين چيزها ميميرد؛ اول از همه سابقهاش را در دوران اصلاحات بخواهيد و بررسي كنيد... يادتان نرود ها... خيلي مهم است.
پانويس: براي رفقا!