... و یک پی نوشت!
نماز استسقاي نيوزويك براي تشديد ناآراميها در ايران
عبور: نشريه آمريكايي نيوزويك ضمن نام بردن از طرح هدفمند کردن يارانهها با عنوان طرح قطع سوبسيد در ايران؛ مينويسد: تظاهرات خياباني در اعتراض به قطع يارانهها در ايران ميتواند به اغتشاشات سال گذشته متصل شود.
به گزارش عبور، نشريه آمريكايي نيوزويك نوشت: يارانههاي دولتي تعداد زيادي از كالاهاي اساسي و خدمات را در بر ميگيرند و با قطع شدن آنها!!! تعداد زيادي از مردم در ايران احساس تنگنا ميكنند.
اين نشريه همچنين از ميرحسين موسوي به عنوان رهبر مخالفان احمدينژاد نام ميبرد و مينويسد: اين مخالفان ميگويند دولت مسئله يارانهها را بد مديريت ميكند.
آنها مي گويند با مديريت دولت نرخ تورم به آسمان ميرسد و اقتصاد نيز نابود ميشود.
نيوزويك مدعي شد: شخص احمدي نژاد نيز از مشكلات هدفمندشدن يارانهها آگاه است.
اين نشريه آمريكايي در ادامه با نقل متناقض برخي از صحبتهاي رئيسجمهور احمدي نژاد و وزير كشور، مدعي شد كه اين دو مقام سياسي جمهوري اسلامي ايران مخالفان اقتصادي دولت را تهديد به سركوب كردهاند.
نيوزويك ادامه داد: اين در حاليستكه رئيس پليس تهران نيز هفته گذشته از دستگيري 100 نفر از اراذل و اوباش اين خبر داد.
نيوزويك همچنين واژه troublemakers را كه به معني مزاحم است اينگونه معني ميكند: "برچسبي براي فعالان جنبش سبز".
اين نشريه آمريكايي به دروغ، از قول يك مقام نظامي از تشكيل يك نيروي ويژه براي مقابله با تظاهرات اقتصادي خبر داده است.
نيوزويك همچنين در دروغ ديگري مدعي شده است كه اگر مسئله يارانهها در ايران سبب ناآرامي شود، اين براي نخستين بار نيست كه يارانهها سبب ناآرامي ميشود بلكه در سال 2007 و در هنگام سهميهبندي بنزين نيز تعدادي در تهران اقدام به تظاهرات كرده و برخي از جايگاههاي بنزين را به آتش كشيدند.
اين نشريه آمريكايي كه سابقه دشمنياش با مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران آشكار است همچنين در خاتمه گزارش خود تصريح كرد: تظاهرات خياباني در مورد قطع يارانهها در ايران ميتواند با تظاهرات مربوط به انتخابات سال 2009 در ايران همسان شود.
نيوزويك در گزارش مغرضانه خود از هدفمند كردن يارانهها با عنوان "قطع شدن يارانهها" ياد ميكند.
انتهاي پيام/
پينوشت:
پر واضح است كه انتشار اين خبر سراسر خدعه كه جز مشوش كردن اذهان آگاه و ناآگاه، نكته ديگري برايش متصور نيست، هدفي به جز ايجاد راهبردهاي روشن براي افسران و فرماندهان جبهه جنگ نرم كشور خوبم، ايران، ندارد.
بايد گفت كه اگر ما به عنوان فعالان جبهه جنگ نرم، متوجه نباشيم كه پروپاگانداي دشمن كدام سمت و سو را هدف گرفته است و در چه جهتي تلاش ميكند، حتما و حتما در جهت دهي فعاليتهايمان براي شبيخون فرهنگي و اطلاعاتي (از نوع رسانهاياش!) به دشمن و ناآگاهان كشور و جهان موفق نخواهيم بود.
و يك نكته ديگر...
شايد عدهاي بگويند بيان صحبتهاي رسانههاي بيگانه چه سودي ميتواند داشته باشد...؟!
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه يكي از محملهاي دشمن براي تك رسانهاي ـ فرهنگي، رسانههاي اطلاعاتي دنيا هستند.
دشمن در استفاده از رسانههايش نياز چنداني به اين ندارد كه اين رسانهها لزوما با جامعه هدفش همزبان باشند. بلكه دشمن به ارزش فراگيري و دربرگيري اين رسانهها بيش از هر چيز ديگري ميانديشد. دليل اين امر نيز استفاده و تغذيه بخش عظيمي از نخبگان و واسطههاي افكار عمومي مردم كشورهاي مختلف جهان از اين رسانههاست. آدمها و بنگاههايي كه در هر نقطهاي از دنيا ميتوانند حضور داشته باشند و خواسته يا ناخواسته بنده حلقه به گوشي هستند كه حرفها و القائات اين رسانهها را بر جان خويش مينشانند و آنها را به زبان خود بازنشر ميدهند.
والسلام
(اين خبر به منظور دفاع از كيان جمهوري اسلامي ايران در عرصه جنگ نرم و مقابله با تهديدات ديپلماتيك، توسط اين وبلاگ منتشر شده است)