عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

دولت گل آقایی!

_ دارم توی ذهنم یک دولت گل آقایی و با استفاده از وبلاگنویس های کرمان تشکیل می دهم. چند و چونش فعلا بماند ولی الحال که رئیس جمهورش کسی نیست جز حاج احمد یوسف زاده خودمان و سخنگویش هم وحید قرایی است. البته وحید خان با قبول یک شرط سخنگوی دولت ما می شود و آن اینکه هر شب با هم برویم نوشابه بخوریم تا صبح فردا دسته گل به آب ندهد.

(من هنوز روی دلم مانده که حال این وحید نسناس را بگیرم. مردک توی فلان روز که خودش هم می داند! وقتی می گویم کجا بودی؟ می گوید: "کی؟ من؟ همینجا. خونه. اصلاً بیرون نرفتم که... چه خبر بود؟ اغتشاش بود؟")

این هم که چرا حاج احمد شده است رئیس جمهورمان عجالتاً چون اساسا برای مردم کشورم هیچ چیزی غیر از شادی و امنیت را نمی پسندم و حاج احمد هم رئیس جمهوری می شود از نظر من که با دیدنش احساس شادی به آدم دست می دهد.

(باز دوباره نیایید پرونده سیاسی رو کنید ها!. کلی گفتم)

 تازه. حاج احمد، به گواه سوابق وبلاگش کلی هم سفر استانی و شهرستانی و روستایی بلد است و هم اهل کارهای روشنفکری مثل گردشگری، روزنامه نگاری، تشکیل سندیکای دفاع از مظلومان و از اینهاست.

ضمن اینکه سابقه دفاع مقدس هم دارد و این مسئله رئیس جمهور جدید ما را گل ها چه گل می کند.

البته من خوب هم می دانم که رئیس جمهور شدن حاج احمد، حتی اگر توی فضای طنز باشد یعنی معاون اولی مرتضا دلاوری، یعنی وزیر کشوری سیف الهی و یعنی روی داریه آمدن اسم هایی مثل سام، مهاجری، فرشاد، کریمی، صنعتی و (تمام چپ های خفن استان دوستی های مرعشی و باهنر)...

و تمام اینها یعنی تحویل دو روزه کشور به امارات عربی متحده.

اما خب.

فکر کردن به صورت کمیک، این خوبی را هم دارد که آدم حتی برای لحظاتی هم که شده می تواند با دلخواسته های کودکانه اش شاد باشد و دولتی را تصور کند که رئیس جمهورش همیشه لبخند می زند و پر از آرامش است. وزیر کشورش صبح فردای حضور در ساختمان خیابان فاطمی می دهد کله تمام درخت های کشور را نمره دو بتراشند و همگی دور هم کلی می خندیم. و معاون اولش هم حذف تمام موافقان نظام را می گذارد دستور کار و خلاصه کلاً چنان خوشی می گذرد که مسلمان نشنود کافر نبیند. و همه همچنان از خنده روده بر می شویم...

البته جای آقای حمزه و آقای لطیف کار و حاجی یزدی و غیره را هم توی این دولت گل آقایی کنار گذاشته ام تا ان شاء الله توازن حفظ بشود.

از بابت اسم بردن از چهره های راست در نظر گرفته شده برای این کابینه چپ هم اصلا تعجب نکنید. مخصوصا اینکه توی استان ما چندان بیسابقه نیست که یک اصولگرا به تنهایی با یک جماعت چپ همکاری کند و مثلا برود مالزی!. چه برسد به حالایی که یکی نخواهند بود و چندتا هستند.

حاج احمد اگر رئیس جمهور بشود من مطمئنم حتی با اینکه تمام من و رفقایم دو روزه به دادگاه های استالینی وزارت کشور حاج احمد کشیده می شویم و وزارت فرهنگ حاج احمد هم با مدیریت آقای لطیف کار می دهد خیلی محترمانه تمام رسانه هایمان را پلمب کنند تا حالمان جا بیاید؛ اما افکار عمومی ایران یک حال حسابی می کنند.

برای مردم این خیلی کیف می دهد که رئیس جمهوری داشته باشند که لهجه شیرین جنوبی داشته باشد و همیشه هم که با تلفن با آدم حرف می زند، انرژی مثبت و لبخندش از آن طرف کیلومترها سیم مخابرات انگاری دیده می شود.

و همین فعلا...

لیست اسامی پاستور نشینان دولت حاج احمد را اگر بعد وقتی بود برایتان همینجا می نویسم.

 

پانویس:

امیدوارم کسی ناراحت نشده باشد. هرکس هم شده بگوید اسمش را بردارم و برادرانه از او عذرخواهی کنم.

+ نوشته شده در  یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 16:30  توسط مسعود يارضوي  |