عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

یا لطیف

و این هم یک شعر که هادی عزیز آنرا به من هدیه کرد ....

/ غربت /
اهل کوچه همه رفتند ولی ما ماندیم
حقمان است اگر بی کس و تنها ماندیم

هیچ تقصیر کسی نیست اگر گم شده‌ایم
حقمان است که تحریم تبسم شده‌ایم

آن یکی کاشت ولی روز درو از ما شد
دیگری بافت ولی کهنه و نو از ما شد

در به روی همه وا بود و نمی‌دانستیم
شهر لبریز خدا بود و نمی‌دانستیم

حقمان است اگر بی طپش و سرد شویم
یا که از دهکده سبز خدا طرد شویم

هیچ تقصیر کسی نیست اگر رنجوریم
روشنی هست خدا هست ولی ما کوریم

+ نوشته شده در  جمعه سوم شهریور ۱۳۸۵ساعت 10:24  توسط مسعود يارضوي  |