سکوتی از میان فریادها
"تو می دونی دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟"...
اگر "آژانس" حاتمیکیا حرف دل بوده باشد، (که هست)؛ این قطعه از دیالوگ فیلم، در ذهن یک آدم دیگر، شکلهای دیگری هم لابد میتواند، داشته باشد...
ــ "تو می دونی دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟"...
ــ "تو چی؟"
ــ تو میدونی نفر بره خط. شهید نشه یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. ولی وقت برگشتن بفهمه بقیه با خط رفتهها دشمن شدن یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. بعد وقتی برمیگرده، همهچی اِنقد تغییر کرده باشه که فک کنه گمشده یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. اما تو خط بفهمه جنگ پشت جبهه سختتر بوده یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. بعد موقع برگشتن ببینه پیرش زندهاس ولی غریب مونده یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. ولی وقتی برمیگرده ببینه بقیهی خط رفتههای بامعرفت دارن مثه شمع آب میشن یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. اما وقتی برمیگرده، ببینه همه دارن خط رو خط! میکشن یعنی چی؟
ــ تو میدونی نفر بره خط. هیشکی دعاش نکنه یعنی چی؟
ــ تو میدونی...