کلاژ عزا
ــ چند وقت قبل با رفقا رفته بودیم سوارکاری.
همهشان را سوار اسب کردم. اسبی بزرگ و سیاه که چغری هم میکرد ولی دست آخر نجابت به خرج میداد و با همه رفقا یک دور را میزد.
حالا به این امیدوارم که اگر رفقا این دهه محرمی، روضه هجوم به خیمههای سیدالشهدا(ع) را شنیدند و دلشان برای ترس بچههای کوچک امام حسین(ع) و یارانش شکست؛ خدا به من هم ثواب بدهد.
(والعاقل یکفیه الاشارة)
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم آبان ۱۳۹۱ساعت 15:9  توسط مسعود يارضوي
|