عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

ولنتاین

(با اجازه‌ی خدا...)

ــ گاهی خودم را می‌گذارم جای خدا و از آن بالا به "مسعود" نگاه می‌کنم. واقعا با خودم به تناقض می‌رسم که باید با چه انگیزه‌ای به این بنده‌ای که دارم، می‌بینمش کمک کنم.

بنده‌ای همیشه خسته که بی هیچ لبخندی دنبال سر به نیست کردن دشمن‌هاست و انگاری دنیایی که برایش خلق کرده‌ام هیچ زیبایی‌ای ندارد.

گاهی که خودم را جای خدا می‌گذارم؛ دلم برای خدا باربکیو می‌شود. سخت است تحمل دیدن بنده‌ای که حتی اگر کار خوب و شرعی هم می‌کند ولی باز به یاد مهربانی‌های خدایش نیست.

خدایا قربون دل سوختت برم.


ــ کاری به اعتقاد کسی ندارم. این نظر شخصی خودم است!

همیشه وقتی عطر شهادت در جایی می‌پیچد؛ اوضاع روبه‌راه می‌شود و خدا انگاری قصد می‌کند درد آدم‌های آن جا را از دلشان بردارد.

این چند روزه، هم شهید شاطری کبوتر خونین بال شد و رفت پیش خدا و هم حاج رمضان روحی، جانباز عزیزی که 25 سال خانه‌نشین و روی تخت بود.

نظر شخصی من این است که شهادت به آدم‌های پیرامون احساس "بهجت" می‌دهد. یعنی شاید برای آن شهید عزیز بغض کنی و گریه‌ات بگیرد ولی یکجورهایی ته دلت می‌دانی اگر روزگاری بروی کنار مزارش حتما به دلیلی دلشاد خواهی بود.

ضمنن امیدوارم شهادت شاطری؛ مقدمه‌ای برای شهادت حاج‌قاسم خودمان نباشد.

این روزها دیگر اعصاب این یکی را ندارم و حتماً یک بلایی سر خودم خواهم داد. (با همان احساس بهجت البته!)


ــ می‌خواهید در چند جمله کوتاه بهتان بگویم حلقه انحرافی چطور بوجود آمد؟

از اینجا که یک عده‌ای دورشان بودند که بعدها این جملات را گفتند: "تمام مشکلات کشور تقصیر هوای نفس! است"، "همه مرتجع‌اند غیر از ما!" و "کاندیداهایی که الان هستند همه‌شان مستعد فتنه و انحراف‌اند غیر از کاندیدای اصلح ما!".

به همین راحتی.


ــ این روزها مرا ببینی یا دارم چیز می‌نویسم یا به چیزهایی که باید بنویسم فکر می‌کنم. تازه به یک نقشه شماره B هم باید فکر کنم که فرجامش معلوم نیست.

خلاصه طی هفته اخیر تا الآن، یا توی خیابان می‌خورم به آدم‌ها یا ایستگاه‌های اشتباهی پیاده می‌شوم و یا یادم می‌رود شام و ناهار و صبحانه خورده‌ام یا نه...! و کارم شده عذرخواهی از آدمها، راننده تاکسی‌ها و کلی پیاده روی بین ایستگاهی!


پانویس:

به هر دینی که مسلمانید به خودتان ربط دارد ولی برای "آقا" دعا کنید. قرار نیست فتنه 88 در سال 92 هم تکرار شود اما الآن شرایطی مثل فتنه صفین درست شده است.

شاید ما خیلی چیزها را نبینیم و دور و برمان خبری نباشد اما توی خیمه علی زمانه خبرهای زیادی هست.

نگذاریم آقا به مالکهایش بگوید: "برگردید"

ضمنن مواظب خودمالک پندارهای تقلبی هم باشیم.

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۱ساعت 19:36  توسط مسعود يارضوي  |