عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

سه نكته ديپلماتيك؛ از سخنگوي زن براي وزارت خارجه تا بحران سوريه

_ يكم: آقاي عراقچي، سخنگوي وزارت خارجه از اين خبر داده‌اند كه بزودي يك خانم! جاي ايشان را خواهد گرفت.

نمي‌دانم آيا دولتي‌ها و علي‌الخصوص رئيس جمهور محترم كه هم شيخ‌الاسلام هستند و هم ديپلمات، حواسشان هست كه دارند چه تصميمي مي‌گيرند؟!

زن، نماد لطافت و مهرباني و تربيت است نه نماد اعلام موضع ديپلماتيك، تهديد به دخالت نظامي و پاسخگويي به شيطنت‌هاي كاخ سفيد و اروپا!

ضمن اينكه در مفهوم ديپلماسي و البته قدرت نرم، گذاشتن يك خانم در سمت سخنگويي وزارت خارجه جمهوري اسلامي، مثل اين مي‌ماند كه آدمي كه در يك محله ناامن زندگي مي‌كند؛ وقتهاي دعوا و بزن‌بزن، مامانش را بفرستد جلو!!!

خب آقاي روحاني، خب آقاي ظريف، خب آقاياني كه بعضي‌هايتان به غلط، كليد حل مشكلات را در سياست خارجي مي‌جوييد... متوجه هستيد كه اين كار، غير از يك پانتوميم ناموفق سياسي هيچ چيز ديگري نيست؟!

جاي آقاي روحاني باشم، اقلّ‌كم مي‌گذارم جوهر حكم تنفيذ خشك و قول 100 روزه‌ام به مردم براي حل پاره‌اي از مشكلات حل شود؛ آنوقت از اين ايده‌هاي عجيب استقبال مي‌كنم.


_ دوم: اميدوارم آقاي روحاني عزيز از سفر اخير شاه عمان به ايران و ديدار خاصّش با مقام معظم رهبري درس‌هاي لازم را گرفته باشند.

اميدوارم آقاي روحاني متوجه شده باشند كه آمريكا جز براي انقلابيون و مقاوماني كه بر آرمان‌هاي اسلام و انقلاب ايستادگي مي‌كنند؛ ضرورتي نمي‌بيند كه براي ديگران تره خرد كند. حتي اگر رئيس جمهور جديد باشند، حتي اگر قباي آبي مي‌پوشند و حتي اگر در وقت و بي‌وقت در كلام ديگران "فرصت جديد" لقب مي‌گيرند!

رفتن دوباره به راه احمدي‌نژاد و هاشمي در مذاكره با آمريكا، دم‌زدن منظوردار از پيام خاص 24 خرداد! (كه دائم در حرف‌هاي آقاي روحاني تكرار مي‌شود) و همچنين ابراز ترس برخي نزديكان دولت از تحريم‌هاي كم‌اثر آمريكا، نتيجه‌اي جز تكرار آنچه بر خاتمي و احمدي‌نژاد در سياست خارجي رفت (و هيچكس به حرف‌هاي كرنش‌گرانه آنها وقعي ننهاد) براي آقاي روحاني ندارد.

آقاي روحاني وقتي در چشم مردم ايران و جهان عزيز و بزرگ مي‌شود كه راه مقاومت و ستيز با شيطان بزرگ را در پيش بگيرد و آنگاه است كه آمريكا هم از ايشان حساب خواهد برد و براي يك آب‌خوردن ساده در منطقه و جهان؛ از ايشان هم واهمه خواهد داشت.


_ و سوم: تحليل من اين است كه در زمينه تهديدهاي اخير آمريكا، سوريه را خطر چنداني تهديد نمي‌كند.

آمريكا در حالتي كه بخواهد جانب عقل را در نظر بگيرد، با دم شير پهن شده در سوريه بازي نمي‌كند و پروپاگانداي حمله به سوريه كنسل مي‌شود.

اما در حالت هميشه ممكن اما به شدت كم‌احتمال؛ يعني به خرج دادن حماقت، اولاً كه حمله آمريكا و متحدانش به سوريه كمتر از 10 روز طول خواهد كشيد.

و ثانياً آسيب‌هايي مثل شكست اسرائيل در جنگ‌هاي 33 روزه و 8 روزه دامنگير آمريكا و متحدانش در اين جنگ كم‌احتمال مي‌شود.

همچنين مشاهدان هم با اين تحليل بايد بدانند كه آمريكا حتي در صورت به خرج دادن حماقت هم جرأت حمله گسترده به سوريه را ندارد و به چند موشكباران و بمباران معمولي ظرف همان 10 روز اشاره شده بسنده خواهد كرد.

و ايكاش در اين اوضاع، وزارت خارجه و رئيس جمهور ما به جاي تقلّا براي گذاشتن سخنگوي زن، 4 تا موضع انقلابي و حماسي درباره سوريه مي‌گرفتند تا هم اوضاع بهتر بشود و هم ما اِنقدر دلمان براي سيدحسن نصرالله لبناني، راه و بيراه تنگ نشود.


پ.ن: آمريكا اگر آدم حمله تمام‌عيار به سوريه بود؛ اولاً خيلي زودتر از اين به سوريه حمله كرده بود؛ ثانياً وعده پنجشنبه را براي حمله نمي‌داد!

_ این مطلب در خبرگزاری فارس

_ اين مطلب در اتفاقيه

_ اين مطلب در مشرق

+ نوشته شده در  سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ساعت 18:59  توسط مسعود يارضوي  |