تحریمهای جدید، پاسخ به شبهه علی مطهری و چند گفتار دیگر
_ به تازگی از آقای امیرعبداللهیان، مدیر عربی و آفریقای وزارت خارجه سوال پرسیده اند که ما شنیده ایم آمریکا گفته است در صورت ادامه حمایت جمهوری اسلامی ایران از مردم سوریه، تحریم های جدیدی علیه ایران وضع می شود. +
آقای امیرعبداللهیان هم در مضمون اینطور پاسخ داده اند که "خیر. چنین چیزی به ما اعلام نشده است"!البته در جای دیگری و در مصاحبه با راشاتودی موضع خود را اینطور بیان کردند که با وجود تحریم ها هم از سوریه حمایت می کنیم.
این گفته ها با توجه به تحلیلی که پیرامون آینده دارم و معتقدم بالاخره این بحث در خواهد گرفت که آمریکا و اروپا به واسطه حصر موسوی و یا حمایت ما از حزب الله و سوریه و غیره قصد دارند تحریمهای جدیدتری را علیه ما اعمال کنند؛ نیاز به توضیحات بیشتری دارد.
به نظر من در مرتبه نخست مورد اشاره، خیلی پاسخ ناخوبی را بیان کرده اند.
پاسخ درست این بود که "حمایت از مردم و نظام سوریه در چارچوب منافع جمهوری اسلامی ایران است و وضع تحریم های جدید یا هر تهدید دیگری علیه ایران بواسطه حمایت از سوریه، نه تنها تغییری در سیاست های جمهوری اسلامی ایران بوجود نخواهد آورد بلکه سبب چالش های بیشتری برای تحریم و تهدیدکنندگان خواهد شد."
و در بار دوم مورد اشاره هم موضع آقای امیرعبداللهیان اگرچه خوب ولی کم قوت است.
پ.ن: این نکته هم گفتنی است که حمایت از سوریه، تضمین کننده دائمی منافع ما نیز هست. نکته ای که در قبال تهدیدهای جدیدی مثل تحریم که به منافع مقطعی توجه دارند؛ باید به آن توجه داشت.
(این نحوه پاسخ های اصولی به مسئله تحریم های جدید را باید ترویج کرد. نگرانم از روزی که مسائل جدیدی مثل حمایت ایران از حزب الله یا آزادی بدون توبه سران فتنه از حصر هم بهانه تحریمها شود و کار کمی مشکل پیدا کند)
_ گاهی وقت ها بعضی شبهات خیلی پیش پا افتاده تا آن اندازه در جامعه نضج می گیرد و پاسخ داده نمی شود که به یکباره صدایش از هر روزنه و منفذی شنیده می شود.
اینکه آقای مطهری می گوید احمدی نژاد در مناظره سال 88 با موسوی توهین هایی را به آقای هاشمی ابراز کرده و این مسئله در کنار فتنه گری های موسوی و کروبی سبب ایجاد آتش فتنه شده است حرف درستی نیست به نظر من.
البته آقای مطهری اذعان کرده است که خطای این سه نفر در یک سطح نیست ولی این را هم باید گفت که حرف ایشان معنای خاصی را به اذهان متبادر می کند که معنایی خطرناک و شبهه ای است که مسیر تفکر را از راه حقیقت باز می دارد.
درباره این حرف آقای مطهری عزیز باید به این چند حقیقت واضح اشاره کرد:
اول: چند باری که احمدی نژاد در مناظره با موسوی از آقای هاشمی نام می برد در واقع اشاره به سه موضوع کلی دارد. مواضع سیاسی آقای هاشمی. دولت آقای هاشمی و فرزندان آقای هاشمی.
از باب ماجراهای دولت آقای هاشمی و دو فرزند خاصّشان یعنی بانو فائزه و آقای مهدی؛ فکر نمی کنم نیاز به توضیحی باشد. به هر حال دولت ایشان مثل هر دولت دیگری با انتقاداتی مواجه است و این دو فرزندشان هم که در برخی زمینه های خاص معرف حضور همه هستند.
لذاست که این منطقی نیست که کسی مدعی باشد بخاطر برداشتهای خاص و غلط و درست احمدی نژاد از این دو مقوله، پس علی القاعده او در فتنه سهم داشته!
و اما از باب مواضع سیاسی آقای هاشمی.
احمدی نژاد در مناظره اش فقط سه یا چهار بار اشاره می کند که آقای هاشمی به روش هایی مخالفت خود را با دولت او ابراز کرده است و یا در جبهه موسوی و خاتمی قرار دارد.
اولاً که کجای این حرف غلط است؟! در واقع نباید این حرف ناصحیح را بسط داد که اگر واقعیت ها به مردم گفته شود آنها می شورند و به خیابان می آیند و غیره!
ثانیاً آیا واقعاً هیچ عقل سلیمی می پذیرد که اگر در یک مناظره و به تعداد انگشتان یک دست یا کمتر! به دیدگاه های هر رجل سیاسی در ایران انتقاداتی وارد شود؛ آن انتقادات سبب ساز بروز فتنه، دمنده بر آن و یا از عوامل مقوّم آن است؟!
مگر از تریبون مجلس و در همین کشور به دیدگاه های مقام معظم رهبری انتقاد نکردند؟!
مگر شخص آقای مطهری هرجا می رود به مخالفت خودش با دیدگاه مقام معظم رهبری درباره استیضاح وزیر کار دولت دهم اشاره نمی کند؟!
مگر شخصیت های اصلاح طلب کم به نظام و چهره های اصولگرا و شخص احمدی نژاد انتقادات حتی گاهی تند بیان کردند؟!
چرا در این موارد به قول آقای مطهری شاهد فتنه نبودیم و نیستیم.
شاهد فتنه نبودیم و نیستیم چون اساساً این حرف آقای مطهری حرف صحیحی نیست و نمی توان برای آن مبنایی عقلایی در نظر گرفت.
دوم: فرض بگیریم احمدی نژاد در تمام کلمات مناظره اش، از آقای هاشمی به بدی یاد کرده و یا حتی بدتر از آن، رسماً مردم را به اغتشاش و فتنه و حضور در کف خیابان ها فرا خوانده باشد.
با استدلال آقای مطهری پس لاجرم بخشی از مردم هم بنا به همین درخواست ها و حرفها به خیابان ریخته اند و فجایع عاشورای 88 و رخدادهای سوء قبل و بعد از آن را رقم زده اند...
این گزاره هم غلط است به این دلیل که اگر کسی به آدم بگوید خودت را در چاه بیانداز؛ آن آدم اگر عاقل باشد قبول نمی کند.
فرض بر اینکه به مرحله "قبول" هم برسد دو تا شرط لازم است. اول اینکه آن "کس" نه فقط در یک مناظره که چندین روز و ماه باید برای این حرف غیر منطقی اش دلیل تراشیده باشد (مثل موسوی) و ثانیاً آن آدمی هم که قرار است در فرآیند فتنه خودش را در چاه بیاندازد دچار تحلیلهای غلطی باشد. (مثل عددی از آنهایی که در 25 خرداد 88 به خیابان های تهران آمدند و بعدها حتی همین آقای مطهری هم اشاره کرد که این بخش از مردم تحلیل غلطی داشتند و اشتباه کردند)
در اینجا باید گفت که عموم و اکثریت مردم ایران با حمایت خود از رهبری و حضور در فرآیندهایی مثل 9 دی نشان داده اند که تحلیلهایشان نه غلط که اتفاقاً کاملاً صحیح است.
پس لاجرم از این منظر هم استدلال آقای مطهری درست نیست.
و سوم: اگر در حالتی یک نفر بخواهد کلیت فرض آقای مطهری مبنی بر اینکه اگر کسی در مناظره ای سیاسی نام آدمی را بصورت انتقادی به میان بیاورد؛ پس لاجرم در یک فتنه بزرگ دست خواهد داشت؛ بپذیریم پس باید تمام چهره های اصلاح طلب و نزدیکانشان را که در هشت سال دولت احمدی نژاد به سر تا پای نظام انتقادات تند می کردند و تمام بدی های عالم از مفاسد اخلاقی تا سیل و زلزله را هم به نظام و کارگزارانش مرتبط می دانستند؛ فتنه گر دانست و به زعم آقای مطهری، آنها را در دادگاهی و در کنار موسوی و کروبی محاکمه کرد! (که این گزاره هم گزاره غلطی است)
_ خوشحالی خودم را ابراز می کنم از اینکه می بینم حرف و تحلیلی که به آن معتقدم، در میان عدد دیگری از خواص کشور نیز در حال پذیرفته شدن است.
اعم از محمدجوادآقای لاریجانی عزیز که اخیراً به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است دنباله فتنه با بحث "تحریم ها" ادامه دارد تا حاج حیدر مصلحی بزرگوار که مثل عمار است و اخیراً هرجا که حضور پیدا می کند در تبیین بحث تحریمها و اینکه تحریم های غرب یک مترسک بیشتر نیست صحبت می کند.
_ آقای روحانی طوری در صحبتهای اخیر خود پیرامون 9 دی تبیین موضع کرده و دائم از "بیگانگان"! نام برده است که آدم خیال می کند اوباما بود که از "تقلب" سخن می گفت، ملکه انگلیس بود که"ستادهای صیانت از آرا" را تشکیل داد و مثلاً نتانیاهو بود که تأکید کرد انتخابات 88 باید ابطال شود!
نه آقای روحانی!
اوباما و سایر بیگانگان اگرچه از این کارهای غلط خوشحال شدند اما عاملیت این کارها با عده ای از خواص اهل باطل و فریب خوردگان داخلی بود.
و عدم اشاره شما به این عوامل داخلی نشان از آن دارد که متأسفانه همچنان می خواهید با تعریفی که از "اعتدال" دارید، میانه گیری کنید بین حق و باطل و پا بر یک جزیره میانی بگذارید که البته نشدنی است و انتهای کار را هم در اینجا نمی شود، نوشت.
رئیس جمهور عزیزم، حرف ما را اگر نمی شنوید اقلّ کم بدانید که تروتسکی کمونیست هم می گفت تفکر انقلابی از مبهم گویی به دور است.
مگر اینکه ... (مگر اینکه اش هم محرمانه است و بماند)
_ نگرانم از اینکه فتنه آینده خیلی زودتر از آن چیزی که فکر می کنم سر برسد.
گفته بودم از دو سال دیگر باید انتظارش را کشید اما حالا احساس می کنم زودتر از این هم استعداد وقوع را دارد.
نشانه هایش خیلی زودتر از آن چیزی که فکر می کردم، دارند یکی یکی بروز می کنند.
دوست دارم تحلیلهای روبه رو را که درباره فتنه آینده نوشته ام، بخوانید. + + +