گزارش به مردم(انتخابات)_7 و یک تحلیل درباره پایداران
_ آقای هاشمی همانطور که بارها نوشته ام و دلایلی مختلفی را هم برای آن اقامه کرده ام کاندیدا خواهد شد. و راستش من هم خسته ام بس که از آقای هاشمی نوشتم.
و حالا که گفتمان "هاشمی کارآمد منزه" و "هاشمی کارآمد نامزه" را می شنوم خسته تر هم می شوم.
این گفتمان های غلط ثمره "ظلم ها" و "سکوت هاست".
_ "در واقع جبهه پایداری به تحزب و گروههای سیاسی اعتقادی ندارد و در ایران ثابت شده که احزاب کاربردی ندارند چون آنها به دنبال قدرتطلبی هستند."
این جمله را یکی از اعضای مبرّز پایداران بر ریاست جمهوری گفته است که جوابش می شود این:
اولاً جنابعالی مطالعات سیاسی لازم را ندارید و چیزی درباره "حزب جمهوری اسلامی" و خدماتش گویا نمی دانید!
ثانیاً با گفتمان شما کسانی مثل مقام معظم رهبری هم که عضو حزب جمهوری اسلامی بوده اند، لاجرم روزگاری قدرت طلب و اهل کارهای بی کاربرد بوده اند!!!
ثالثاً جبهه پایداری تناقض کم ندارد که هر روز هم به آن می افزایید. شما که به احزاب بد و بیراه می گویید و متهمشان می کنید به قدرت طلبی؛ پس خودتان چه هستید؟! آیا جبهه پایداری چیزی غیر از یک حزب سیاسی است که البته انحراف خطرناکتر از فتنه را هم به این کشور و مردمش تحویل داده و هم اکنون هم بدون عذرخواهی، مترصد دست یابی دوباره به قدرت است؟!
_ آقای محسن رضایی بر اساس تحلیل و تفرّسی که دارم؛ کاندیدایی نیست که بتواند در انتخابات ریاست جمهوری رأی بیاورد.
قائل به این هم نیستم که درباره کسی که نمیتواند رأی بیاورد نظر دیگری بدهم یا ضعفها و قوت هایش را شماره کنم. اما احساس کردم درباره آقای رضایی باید به چند نکته اشاره کنم.
اولاً این جمله مشهور را از آقای رضایی بخوانید که فرموده اند: "اصولاً در کشور ما جان مردم، مال مردم و آبروی مردم اهمیت لازم را ندارد." +
آقای رضایی عزیز فقط به دلیل بیان همین جمله غلط و منظوردار، اصولاً نباید رئیس جمهور ایران باشد.
دوماً ایشان همواره منتقد دولت در زمینه اعطای سنگین یارانه و افزایش نقدینگی بود اما هم اکنون از یارانه 110 هزار تومانی سخن می گوید.
ایشان به دلیل این تناقض هم نباید رئیس جمهور ایران باشد.
سوماً اعضای مبرّز ستاد ایشان چند ماه قبل از پیگیری بحث "صیانت از آرا" در ستاد مرکزی آقای رضایی و با نظارت ایشان خبر داده اند. +
حتماً آقای رضایی می پذیرند که اجرای فرمول های آقای موسوی در سال 88 رسم زشتی است که نباید دوباره تکرار شود؛ اما ایشان به هر دلیلی دوباره در حال تکرار آنها هستند.
و چهارماً اینکه آقای رضایی در فتنه سال 88 به هیچ وجه عملکرد مطلوبی نداشتند و به جای آنکه معنای آرای کمی که به دست آوردند را نیوش کنند؛ ترجیح دادند از راه اعتراض و این حرف ها به ادامه پیمایش مسیری که سالهاست پای در آن گذاشته اند، بپردازند. این عمل نیز برازنده ایشان نبود و تقریباً نمره نامقبولی را از آقای رضایی در سال فتنه بر جای گذاشت.
و قص علی هذا در زمینه "دولت عشق" و "امپراطوری اسلامی" و "ایالتی کردن ایران" و ...
جناب محسن رضایی به این دلایل خیلی واضح نمی توانند و نباید رئیس جمهور ایران باشند.
_ "به ویژگیهایی که مقام معظم رهبری به آنها اشاره کردهاند دقت کنید و آنها را با افراد تطبیق بدهید. آقای دکتر لنکرانی بعضی از این ویژگیها را بسیار بیشتر از افراد دیگری که مطرح هستند، دارند. مثلاً درجه اخلاص، ایمان، تهذیب نفس ایشان و باورشان به اینکه اسلام میتواند مدیریت کند."
این جمله را هرکسی گفته متأسفانه نه از اسلام سیاسی دانسته های درست و درمانی دارد نه از معانی مورد اشاره ولی فقیه.
انگاری حضرات یک "چیزسنج" ویژه دارند که درجه! این ذهنیات و درونیات را هم می تواند اندازه بگیرد. (که ندارند و لذا یا دروغ می گویند یا مهملات)
جبهه پایداری متأسفانه به بیماری های خاصی مبتلاست و همین بیماریها هم هستند که سرانجام منتج به "انحراف" شدند.
تحلیل من درباره پایداران این است که اینها در صورتی که در انتخابات موفق نشوند؛ به دلیل انحرافات و تعصبات فکری ای که دارند، تبدیل به یک "اقلیت اذیت کن سیاسی" خواهند شد که اگر درباره آنها روشنگری های لازم توسط خواص کشور صورت نگیرد؛ تا مدت مدیدی کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی را خواهند آزرد.
_ همه آنهایی که دارند با ایما و اشاره از کاندیداتوری آقای هاشمی و رئیس جمهور شدن ایشان حمایت می کنند؛ در یک پروژه ی عظیم و البته تلخ، خود را پاسخگو خواهند کرد.
بعداً در این زمینه بیشتر خواهم نوشت.
_ دقت می کنید چطور برخی از خواص کشور، برخی از تشکل های دانشجویی و برخی مجامع فکری؛ کسای سکوت را به روی خود کشیده اند و در مقابل دپوی اینهمه شبهات و لاطائلات فکری و سیاسی که این روزها دارد در فضای کشور و به بهانه انتخابات مطرح می شود هیچ و هیچ نمی گویند؟!
فکر نکنید که اینها فقط یک مشت ژست انتخاباتی است که توسط کاندیداهای رأی نیار، جماعت پایداران و غیره مطرح می شوند و تمام...! خیر.
این شبهات مثل ویروسی که با خون یک بدن ممزوج می شود عمل می کنند و اگر بصورتی صریح و نهادینه پاسخ داده و درمان نشوند؛ به بیماری های خطرناکی بدل خواهند شد.
"برقراری 6 ماهه رابطه با آمریکا"، "فک حصر فتنه گران"، "افزایش یارانه ها"، "تقسیم دولت بین تمام اقوام و قبائل ایرانی"، "توسعه مدنی"، "اندازه گیری ضریب خلوص یک فرد"، "برداشت اَشعری مسلکانه از بیانات رهبر معظم انقلاب" و...
منطق می گوید که این شبهات اگر به بیماری برسند (که بعضی هایشان هم رسیده اند) حاضران سه جماعتی که در بالا اسم بردم؛ حتما به صلابه ی پاسخگویی کشیده خواهند شد و به نام ساکتان ظلم به انقلاب اسلامی حکم می خورند.
برچسبها: سیاست, انتخابات, تحلیل