عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

از سياست اين روزها

_ آدم، حرف‌هاي آقاي روحاني در مراسم تنفيذ را كه گوش مي‌داد؛ احساس مي‌كرد شهروند "آنگولا"ست...!

(كه مثلاً كشور دچار قحطي و طاعون و شورش‌هاي مسلحانه افراطيون و اساساً هر نوع بدبختي‌اي كه فكرش را بكنيد،‌ بوده و حالا اين حاج شيخ حسن‌آقاست كه مثل سوپرمن قرار است با احترام به منتقدين و دوري از افراط و تفريط و اعتدال و تعامل با دنيا و اساساً هر نوع حسناتي كه فكرش را بكنيد، بيايد و همه مشكلات را حل كند!!!)


_ علي مطهري در همان نطقي كه چند روز قبل پيرامونش نوشتم، يك جمله دارد كه به نظر من خيلي حرف بدي است.

ايشان اينطور گفته است كه جريان افراط نشان داد كه فقط 4 ميليون رأي دارد.

منظورش هم از جريان افراط، جبهه پايداري و دكتر جليلي است.

منهاي نقدهاي جدي كه به جبهه پايداري و شخص دكتر جليلي وجود دارد اما اين هم گزاره غلطي است كه در هر انتخاباتي، جريان پيروز بخواهد به سايرين ماركهاي مختلف بچسباند و مثلاً فرض كنيد به 13 ميليون مردمي كه به موسوي ملعون رأي دادند، بگويد برانداز و يا مثل جمله‌اي كه مطهري گفته است را بر زبان براند.

رأي مردم قابل تقسيم‌بندي در اين گزاره‌ها نيست. ضمن اينكه نقد رأي مردم يا گروهي از مردم هم به يك كانديدا يا يك جبهه سياسي با نقد خطاها يا ديدگاه‌هاي آن جبهه سياسي (هرچند فاحش هم باشند) از زمين تا آسمان توفير دارد و يكي نيست.

به نظر من ديدگاه‌هاي دكتر مطهري،‌ وارد سمت و سويي شده است كه بايد فعالان سياسي و رسانه‌ها به صورت جدي آنها را در جامعه نقد كنند. و اين همان اعتقادي است كه درباره دكتر زيباكلام هم دارم.


_ دولت آقاي روحاني، با تحليل من، هواپيما نيست. باند است.

باندي كه قرار است هواپيماي اصلي روي آن فرود بيايد و تازه بشود اول عشق! قبلاً هم در اين‌باره نوشته‌ام.


_ دوتا خطر بزرگ هست كه به نظر من به شدت دارد فضاي كشور را در عرصه‌هايي خاص تهديد مي‌كند.

اول، اصلاح‌طلبان (اعم از براندازان و همراهانشان) و دوم، جبهه پايداران.

تحقيقاً مي‌شود اين نظر را داد كه رها كردن اين دو جريان به حال خودشان، سبب‌ساز خطرات بزرگي نظير آنچه در پرونده خاتمي و احمدي‌نژاد و فتنه و انحراف ديديم، خواهد شد.

البته اين تأكيد من بر هدف گرفتن اين دو جريان، نه فقط يك وسواس كه علي القاعده يك ضرورت است. چه اينكه نه اصلاح‌طلبان رويه براندازي و اساساً فتنه سال 88 را تمام شده فرض مي‌كنند و نه پايداران از انحرافاتي كه دارند و خطراتي كه براي كشور آفريده‌اند، دست كشيده‌اند.

و اين يعني اگر مي‌خواهيم اذان شيعي همچنان از مأذنه‌هاي كشور و تا هميشه به گوش برسد بايد با اين دو قلوهاي همسان مبارزه كرد و كج‌روي‌هايشان را براي مردم گفت.

+ نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 11:48  توسط مسعود يارضوي  |