آهنگ ناموزون مذاکرات ژنو
گفتند محتوا محرمانه است و ظاهراً کسی چیزی از آن نگفت اما رنگ رخسار طرفین به راحتی خبر داد از حال درون.
کاری با حرفها و مواضع 5+1 ندارم ولی طرف ایرانی مشخصاً مرتکب چند اشتباه فاحش شد.
اول اینکه متأسفانه پیش فرض رئیس هیئت ایرانی مذاکرات، یعنی آقای ظریف، برای ورود به مذاکره، همانطور که در ایران و در ژنو تأکید کرد، افزایش سطح معیشت مردم! و رفع تحریم ها!!! بود.
از خلال مذاکرات هم خبری درآمد که موید حاکم بودن این پیش فرض بر اتمسفر مذاکرات بود. (گویا قرار است از این پس در قالب جلسات کارشناسان، کارگروه تحریم ها با حضور متخصصان تحریم ها نیز برگزار شود!)
این بدترین اتفاق ممکن بود به نظر من.
آقای ظریف ظاهراً و به هر دلیلی توجیه نیست که رفاه بیشتر مردم با مدیریت داخلی محقق می شود نه با مذاکرات هسته ای و احیاناً لغو همه تحریم ها!
رخداد سوء بعدی این بود که گویا طرف ایرانی، با عقب نشینی پذیرفته است که درباره پذیرش پروتکل الحاقی فکر کند. و معنای این حرف این است که از نظر دولت، اشکالی ندارد که پروتکل الحاقی را بپذیریم.
پروتکل الحاقی هم یعنی باز شدن راه برای بهانه جویی ها و تهاجم های جدید و غیر جدید غرب و آمریکا علیه ما و دردسرهایی از جنس سال های 80 تا 84.
دو تا خبر هم از خروجی رویترز درز کرده است که امیدوارم صحیح نباشند.( اگرچه احتمالاً صحیح اند)
یکی اینکه طرف ایرانی قبول کرده سطحی غنی سازی اش را از 20 درصد برگرداند به 5 درصد! و دیگر اینکه از تعداد سانتریفیوژهای فعال در ایران بکاهد.
نقل آخر و موید تمام حرف های بالا هم اینکه گویا به به و چه چه طرفهای خارجی مذاکره از بابت پیشنهادهای طرف ایرانی به آسمان بلند شده است و این یعنی به صدا درآمدن زنگ خطر!
خلاصه هرچه هست اگرچه ما به هیئت مذاکره کننده ایرانی و مقامات خوب کشورمان اعتماد لازم را داریم اما آن اعتماد، نقیض این نقدها و حتی تشرهایی برای جلوگیری از عقب نشینی و تضییع حقوق مردم و آیندگان نیست.
مذاکرات ژنو همچنین با این گامهای نامطلوبی که آقایان برداشته اند، به نظر من دورنمای چندان مثبتی هم ندارد و فقط پروسه "توطئه تحریم ها" را وارد مراحل تندتری خواهد کرد.
و خطرناکترین قسمت داستان همین است به نظر من که از مذاکرات هسته ای، بیش از آنکه فرآیندها و اخبار مربوط به مذاکره به گوش برسد؛ بحث "تحریم ها" و "موانع رفع تحریم ها در ایران!" شنفته شود.
همان مقوله ای که با تحلیل من در چارچوب پازل "ناآرام سازی اقتصادی" در ایران و نشان دادن تحریم ها به عنوان علت العلل مشاکل مردم دارد دنبال می شود.
بعدنوشت: اینکه آقای روحانی و آقای صالحی و آقای ظریف، هرجا می روند، می گویند سیاست خارجی در اختیار مقام معظم رهبری است و بعد هم این قبیل دسته گل ها را به آب می دهند دو تا حرف استدلالی برای پاسخ دارد.
اول اینکه حضرت آقا در جنگ با صهیونیست ها هم فرماندهی و مدیریت امر را بر عهده دارند. آنجا پیروزی تمام و کمال و بی نقص است چون امثال نصرالله و حاج قاسم کار اطاعت را درست و بی نقص انجام می دهند. اگر شما هم مثل این دو نفر بودید و بی نقص عمل می کردید آنوقت سر و ته حرفتان با نتیجه کارتان اینطور نامتجانس نبود!
و دوم اینکه در جنگ صفین هم، امیرالمونین فرمانده سپاه بود و در نظر عوام، هم ایشان بود که حکمیت را پذیرفت و ابوموسای اشعری معلوم الحال را به نمایندگی قبول کرد.
فقط نکته اینجاست که به نظر می رسد برخی از خواص آنروز، به تکلیف خود آنچنان که باید عمل نکردند و به مردم نگفتند که چه شد که علی (ع) به عنوان ولی زمانه و فرمانده میدان، مجبور شد که چنین مقولات ناصوابی را قبول کند و ایضاً تکرار ماجرا در صلح امام حسن(ع).
حاشا که ما بگذاریم ولیِ زمانه، امروز هم مظلومیتی دوباره را در صفین و نُخَیله تجربه کند.
برچسبها: مذاکرات ژنو, تحلیل, سیاست