عبور

ما مشك رنج‌هاي انقلاب را به دندان كشيده‌ايم و دست و پا داده‌ايم، اما رهايش نكرده‌ايم

گزارش به مردم

به نام خداوند بلندمرتبه و با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد

***

یکم_ از صبح فردای اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم، مشخص بود که علی آقای لاریجانی رئیس مجلس جدید هم هست.

این جمله را گفتم که پروپاگاندای این هفته‌های اصلاح‌طلبان درباره آقای عارف را جدی نگیرید.

فی‌الجمله اینکه آقای عارف گوشت قربانی شده تا بوسیله‌اش؛ اصلاح‌طلبان بتوانند اندکی از هویت از دست‌رفته‌شان را با طرح عارف در افکار عمومی بازیابی کنند.

 

دوم_ عقل سیاسی می‌گوید، کسی به نام محمود احمدی‌نژاد بعد از این در هیچ انتخاباتی تأیید صلاحیت نخواهد شد...

چه اینکه دیاثت سیاسی کار یک لحظه‌ای اوست و همگی می‌دانیم که به چندین هنر دیگر از قبیل انحراف، بغی علیه ولی فقیه، خلاف شرع و قانون بیّن و... هم علاوه بر دیاثت آغشته است.

فقط دعا کنید، قُل دومش یعنی سعیدخان جلیلی که احتمالاً از فیلتر شورای نگهبان عبور می‌کند هم رأی نیاورد که خدای نخواسته مجبور شویم از چاله روحانی به چاه تفکر منحطّ جبهه پایداری سقوط آزاد کنیم.

 

سوم_ همانطور که می‌دانید تحلیل من از چند سال قبل این بوده که این توافق نهایی میان روحانی و آمریکا (موسوم به برجام) یقیناً با صدای بلند و بصورت رسمی خواهد شکست و ایضاً اینکه تعدادی از فعالان دولت روحانی هم دچار پرونده‌ای همانند «سیدحسین موسویان» خواهند شد.

خواستم بگویم این دو تا تحلیل اگرچه صورت عینی‌تری هم خواهند داشت اما با اجازه شریفتان همین الآن هم محقق شده‌اند چه اینکه اولاً آقای عراقچی صراحتاً اعتراف کرد که برجام بر اساس شروط رهبری نظام نقض شده است! (و برجام منها شده از امر رهبر یعنی حرام عینی و حکماً می‌دانید که ساحت پاک انقلاب اسلامی هرگز حرام عینی را نمی‌پذیرد)

و ثانیاً رهبر انقلاب هم اخیراً اذعان کردند که محمدجواد ظریف از برخی خطوط قرمز عبور کرده است. (و این یعنی اینکه نظام اسلامی دارای سماحت اگر نبود؛ الآن باید ظریف را با لباس منقش به ترازو مشاهده می‌کردیم. و این سماحت و بزرگی البته معلوم نیست که تا کجا ادامه داشته باشد...)

 

چهارم_ رفقای خوبم، مسئله اصلی ما در این روزها نه دیدار صبیّه آقای هاشمی با بهائیان است نه بحث و فحص درباره کیستی ریاست مجلس!

مسئله اصلی (غیر از برجام!) باید این باشد که این اصلاح‌طلبان نامرد، که در انتخابات ادعای برد کرده‌اند و هم‌اکنون می‌گویند صاحب بیش از 50 درصد کرسی‌های مجلس هستند (و یک جورهایی هم راست می‌گویند و از ۲ سال قبل همین جا خوانده بودید که نوشته بودم برنده انتخابات می‌شوند)، چه خوابی برای پس از انتخاب رئیس مجلس دیده‌اند؟!

خوابی که البته برای آن (که می‌تواند یک طرح و تصویب چالشی برای نظام باشد) منتظر مساعی مشترک دکتر لاریجانی هم هستند چه اینکه لاریجانی برای ادامه نمایش پیشاانتخابات خود و ماجرای مضحک اعلام استقلال از اصولگرایان، یقیناً در این طرح دهان اصلاح‌طلبان را شیرین خواهد کرد.

درباره تحقق این تحلیل به شدت خائفم و می‌ترسم که توی کله‌ی این پیرمردها، نطفه‌ای در شرف تکوین باشد که نظام را دچار چالش کند!

ضمن اینکه نه از باب تحلیل که من‌باب نظر باید بگویم که این تحلیل بوی خون هم می‌دهد حتی...

 

_ و پنجم: رفقای عزیزم، این ماجرای فتنه اقتصادی و «احتمال وقوع فتنه اقتصادی» را جدی بگیرید و تا می‌توانید روشنگری کنید.

اقتصاد و امنیت و اقتدار ما به هیچ وجه آن مرداری که روحانی و ظریف و اصلاح‌طلبان و رسانه‌های نامردشان می‌گویند و معرفی می‌کنند، نیست.

بیکاری ما نسبت به سال ۸۹، به میزان ۳ درصد کاهش یافته و فقط ۶ درصد از استاندارد جهانی بالاتریم، هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا هستیم، ۹۰ درصد درآمدهای مالیاتی دولت برای اولین بار محقق شده، از نظر میزان بدهی‌های دولت حتی از ژاپن هم بهتریم، دچار قحطی و ناامنی نیستیم و تحریم‌ها هم هیچگاه بصورت میانگین اثری بیش از ۳۰ درصد بر اقتصادمان نداشته‌اند. از طرفی به قول حضرت آقا(حفظه) بیکاری و گرانی در کجای دنیا نیست؟!

رفقای خوبم... نشود که صبح فردا مردمی که این حرف‌ها به گوششان هم نرسیده به خیابان بیایند و بشود آنچه در ونزوئلا و سودان و اوکراین شد!

***

پی‌نوشت: و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی... خوب می‌دانم ولی به قاعده‌ی یک شهر خسته‌ام... بس که ۳ سال گذشته به حسین موسویان بد و بیراه گفتم و صدای این بد و بیراه حالا از حق‌التحریر پرداختی کاخ سفید به موسویان درآمده، بس که دارم می‌گویم آدمهایی از تیم روحانی دارند منافع آمریکا را پی می‌گیرند و بس که حرف‌های بالا را بیان می‌کنم و آنها که باید نمی‌شنوند...

خب نشنوید... و همچنان هم احساس کنید که شما با آن ریش و چفیه و عمامه و صندلی و پست و مقام و اهمیتی که دارید خیلی مهمّید و می‌فهمید و در این طرف، یک آدم فقط از تحقق تحلیل‌هایش مسرور است و دل به این بازی «بیان و تحقق» بسته است.

نه! نکته اینجاست که من و شما می‌رویم اما «حقیقت» می‌ماند.

و این حقیقت نامیرا، توی این دنیا نه تنها اثرش را می‌گذارد که بی‌تفاوت‌ها و معاندینش را هم رسوا می‌کند و برای آن دنیا هم بزمی تماشایی برایشان تدارک دیده است.

من هم که حاشا و کلّا که از حقّم بگذرم...


برچسب‌ها: سیاست, تحلیل, انتخابات
+ نوشته شده در  سه شنبه چهارم خرداد ۱۳۹۵ساعت 16:37  توسط مسعود يارضوي  |