گردنهاي خطرناكتر از "انتخابات آزاد"
_ چه بازي بدي را آغاز كرده است آقاي هاشمي...
همينكه دائما در صحبتهايش از اين ميگويد كه آمدن يا نيامدنش منوط به "رضايت رهبري" و "خواست مردم" است.
از قيد خواست مردم ميگذرم كه يك ركب سياسي بيشتر نيست و منظور آيتالله هم از خواست مردم؛ درخواستهاي همين گروههاي موافقي است كه دائم ميكشانند پيش ايشان و نيز شنفتن تحليلهاي آقايان عليخاني و رجايي و عليعسگري و منتجبنيا براي تشويق ايشان است.
حرف اساسيام درباره تأكيدات آيتالله بر مقوله "رضايت رهبري" است.
با اين حرف آقاي هاشمي؛ فرض سادهمان اين ميشود كه اگر ايشان نيايد يعني رهبري اجازه ندادهاند و اگر هم بيايد يعني كانديداي مورد اشاره رهبري است.
در هر دو حالتش هم رهبري مظلوم نظام است كه در محاصره قرار ميگيرد. (حالا شايد متوجهتر شده باشيد چرا اينهمه ميگفتم براي حضرت آقا دعا كنيد!)
بخواهم صريحتر حرف بزنم اين ميشود كه آقاي هاشمي دارد به شدت "جوانانه" بازي ميكند و براي گفتن اين حرفش هم در روز قيامت مؤاخذه خواهد شد.
يعني وقتي عقل محض، ايشان را به واسطهي اين حرف مؤاخذه ميكند؛ پاسخخواهي در قيامت كبري هم لاجرم در پرونده ايشان و به اين واسطه قيد خواهد شد.
ايشان در آستانه 80 سالگي و به جاي آنكه در پيچ تاريخي در كنار جمهوري اسلامي و رهبري مظلوم آن باشد؛ دارد مثل جوانهاي ميدان نديده حرفي را ميزند و براي موفقيتش در انتخابات پازلي را ميچيند كه حتي ساير كانديداها هم عموماً حاضر به اين طرز بازي و هزينهكردن از رهبري نظام نبوده و نيستند.
البته از كسي كه تمام طول روزهايش را در خوانش تحليلهاي روزنامه شرق و صادق زيباكلام و آقاي مهدي هاشمي ميگذراند؛ شنفتن چنين حرفهايي بعيد نبوده و نيست.
ولي الحق و الانصاف از آن هاشمي يار امام و انقلاب كه زنده مانده بود چون نهضت زنده است هم شنفتن اين حرفها و بولينگ بازي با آبروي نظام بعيد بود و هست.
طرفه هم آنست كه آقاي اكبر هاشمي بهرماني(رفسنجاني) تصميمش را براي رياست جمهوري و كانديدا شدن، خيلي وقت است كه گرفته و اين رفتار جوانسرانه براي بالابردن احتمال پيروزي در انتخابات به هيچوجه در شأن ايشان نيست.
با اين اوصاف اما ميخواهم در اين زمينه به يك مسئله مهم اشاره كنم و نيك ميدانم كه حضرت آيتالله؛ اين حرفها را هم علاوه بر نوشتههاي قبليام خواهد خواند.
عرضم اين است كه من اصلاً تصور اين را ندارم كه مقام معظم رهبري در اين بازي كه شما به راه انداختهايد؛ چگونه مهرهچيني خواهند كرد؛ اما اين را ميدانم كه برنده بازي ايشان هستند نه شما.
شما ميدانيد كه اين تحليل من نه از سر ارادت به معظمله كه از سر نشانههاييست كه ديده و ميبينم.
شما قبلاً هم با اينكه فكرش را نميكرديد؛ اما حمايتهاي مصلحتآميز رهبري از رئيس جمهور كنوني را در خطبههاي نماز جمعه ديديد و دانستيد كه رهبر براي ماندن اين نظام؛ چه كارها كه نميكند (حتي اگر به قيمت مظلوميتش تا هميشه تمام شود)
حضرت مستطاب، آقاي هاشمي عزيز، خواستم بگويم اگرچه ذهن من واقعاً نميتواند نحوه برخورد مقام معظم رهبري با اين حرف ناصحيح شما را در تفرّس خود ببيند اما فقط اين فرض را ميخواهم در محضر شما در نظر بگيرم كه اگر رهبر انقلاب در پيشگاه مردم پيرامون اشارههاي بد شما به منوط بودن كانديداتوريتان به اجازه ايشان؛ صحبت كنند چه اتفاقي برايتان خواهد افتاد؟!
آيا قبول ميكنيد كه همانند پروژه "انتخابات آزاد" باز هم اين شما هستيد كه يك نمره منفي ديگر را در كارنامه خود دريافت خواهيد كرد؛ همانگونه كه در جريان آن حمايت مصلحتانديشانه از احمدينژاد و در خطبه هاي نماز جمعه، پاسخ پيشبينيهاي مشهورتان را دريافت كرديد؟ (چه اينكه خودتان ميدانيد رهبر انقلاب از شما هم به مسئله انحراف آگاهتر و پيشبينتر بودهاند!)
رياست محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام؛ نيك ميپذيريد كه با عنايت به صحبتهاي قبليام؛ اين نوشتار را نيز از سر ارادتي كه به جنابتان به عنوان يار ديرين امام راحل دارم، در پيشگاه قضاوت مخاطبان قرار ميدهم اما خاضعانه از شما ميخواهم كه اگر اين نوشتار را خوانديد يا به نظرتان رساندند؛ حتماً در فرجام شوم اين بازي خطرناك انديشه كنيد و كاري نكنيد كه غير از مخاطرهاي كه براي گرفتن رأي از مردم با آن روبهرو هستيد؛ خود را با مخاطرات ديگري مثل پاسخگويي در يومالتغابن، بيوفايي به سيدعليآقاي خامنهاي كه قول داده بوديد در كنارش بايستيد و يا خطر شكستي دوباره در تقابل با مصالح انقلاب و تدابير رهبري نظام روبهرو نكنيد.
باشد كه از اين بازي خطرناك دست برداريد.
پ.ن: ببينيد آقا را به كجا رساندهاند كه معظمله در حرفهايشان به صراحت از اين ميگويند كه "بعد از اين هم" عدهاي كه ميخواهند نگذارند انتخابات به موقع برگزار شود؛ در توطئهشان ناكام خواهند ماند.
اينها همه از هداياي پايداران رياست جمهوري است كه از اصلاحطلبان هم بدترند. همانطور كه انحراف از فتنه خطرناكتر است.
براي آقا دعا كنيد...
برچسبها: سياست, انتخابات, تحلیل