این متن پر از درد را امروز در کانال تلگرامم منتشر کردم و مایلم شما هم بخوانیدش:
***
از دست این جماعت به کجا پناه ببریم؟!
از «چهرههایی» که نمیپذیرند برجام بیدستاورد است، توی تیمشان جاسوس وول میخورد، تحریمها اثر تعیینکننده ندارند، تهدید جنگ با قدرت نظامی دفع شده نه با برجام، خوشبینی به آمریکا بیتأثیر و زمینهساز نفوذ است و...
و از «اطرافیانی» که از سال ۸۴ تا همین الآن متوجه اغلاط احمدینژاد نیستند و با اینکه یکبار به او گفته بودند «شعیببنصالح» و «مالک اشتر»! و نتیجهاش را هم بعد از ۸ سال با «دوستی با مردم اسرائیل» و «خانهنشینی» و «خلاف شرع و قانون» دیدند؛ اما حالا و بعد از نهی این موجود از حضور در انتخابات، باز هم او را «برادر مؤمن» و «عبدالعالیِ» رهبری مینامند...
این دو جماعت وجه اشتراک جالبتری هم دارند و آن اینکه حرف حق را نه پیش از تعیّن میپذیرند و نه بعد از آن. یعنی زمانی که گفته شد احمدینژاد «کجرو و ناصالح برای حضور در انتخابات ۹۶» است و برجام هم «بیدستاورد» خواهد بود شروع به فحّاشی کردند و حالا هم که کوس رسوایی به صدا درآمده باز هم فحّاشی میکنند.
پ.ن: بر طبق بیان الهی در آیات ۲۰۹ تا ۲۱۱ سوره بقره، برخی پس از رؤیت براهین و ادلّه لغزش میکنند و در عین حال انتظار دارند خداوند دلایل تازهای در اختیار آنها بگذارد اما این کار محال است (چون اختلاف بعد از علم محسوب میشود) و از آنجا که آن براهین، نِعم الهی محسوب میشوند، کفرانکنندگان این نعمتها گرفتار عذاب میشوند.
***
آدرس کانال تلگرام من:
@masoud_yarazavi
برچسبها:
برجام,
احمدینژاد,
روحانی,
انحراف
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم مهر ۱۳۹۵ساعت 14:43  توسط مسعود يارضوي
|
این مطلب را امروز در کانال تلگرامیام نوشتم و مایلم شما هم اگر وقت داشتید، بخوانیدش:
***
بعد از انتشار خبر محرمانه نهی احمدینژاد از حضور در انتخابات آینده توسط مقام معظم رهبری، برخی رفقای اصولگرا مواضعی اخذ کردهاند که به نظر من نه تنها دلچسب نیست که مضارّ زیادی هم دارد.
مثلاً گفتهاند که احمدینژاد از این فرصت استفاده و ولایتپذیریاش را اثبات کند و یا گفتهاند او حق ندارد خلاف نظر رهبری عمل کند و...!
این در حالی است که اساساً اسلوب احمدینژاد درباره «ولایت فقیه» مشکّک است و به قول سردار احمدیمقدم، او وقتی میگوید «ولایت» اصلاً منظورش مشخص نیست.
ضمن اینکه همین برخی رفقای اصولگرا انگار نمیدانند که احمدینژاد در مسئله ولایت به امر مولوی و ارشادی اعتقادی انحرافی دارد و برای همین تصور اینکه رفتار او میتواند یا باید تابعی از امر رهبری باشد حکماً یک تصوّر واهیست.
(و برای همین هم از سال ۸۴ میشد فهمید که او و جبهه پایداری یا همان سوم تیریها جملگی منحرفاند)
سوگمندانه باید بگویم که در این قضیه، تحلیل اصلاحطلبان دلچسبتر است که از چند ماه قبل یکصدا گفتند احمدینژاد علیالقاعده از نظر شورای نگهبان و برای ریاستجمهوری «بیصلاحیّت» است.
به نظر من، این گزاره و تأکید بر آن برای احمدینژاد منطقیتر است تا حرفهای همین برخی رفقا که بعضاً هم جزو احمدینژادیستهای سال ۸۴ بودند...
پ.ن۱: نیمههای سال ۹۱ بود که طی تحلیلی در نشریه پنجره و بعد هم در جاهای دیگر عرض شد که احمدینژاد اگرچه دنبال ریاستجمهوری در «دولت دوازدهم» است اما دیگر صلاحیت حضور در هیچ انتخاباتی را ندارد. و گفتیم که یا ردّ صلاحیت میشود یا اینکه خودش وارد فرایند انتخابات نمیشود.
نظر حضرت آقا-که البته معلوم نیست احمدینژاد به آن عمل کند یا خیر- اثباتی بود بر همین تحلیل که به فضل خدا محقق شد.
البته هنوز هستند عزیزان مسئولی که درباره احمدینژاد و سؤالات انتخاباتی پیرامون وی بحث و فحص میکنند و پاسخهای تحلیلی رفقای ما که میگویند «پایگاه آرای او به نسخه بدیلش، یعنی به کاندیدای جبهه پایداری رأی خواهند داد» را قبول ندارند!
اشتباه پشت اشتباه...
پ.ن۲: من یکی معتقدم که تمام اصلاحطلبها را باید ریخت توی دریا... اما این اعتقاد دلیل نمیشود اگر دوستان اصولگرا کار غلطی میکنند نسبت به آن سکوت اختیار کنم.
***
آدرس کانال تلگرام من:
@masoud_yarazavi
برچسبها:
احمدینژاد,
انتخابات,
تحلیل,
رهبری
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۵ساعت 10:25  توسط مسعود يارضوي
|